3 Stars

ای همنفس جاده دل همسفرم باش

ارسال شده در تاریخ : 06 امرداد 1394 | شماره ثبت : H94857

...
ای ماه ترین حادثه در باخترم باش
در حسرت شبهای نگاهم قمرم باش
.
من هم سفر جاده تنهایی خویشم
ای همنفس جاده دل همسفرم باش
.
لبـخند بزن آخر غم های شبم شو
لبـخند بزن شادی آغازگـرم باش
.
مفتون دوچشمان توام عشق بباران
افسون کن وافسانه شو و فتنه گرم باش
.
بی جلوه تو یک نفسم عشق حرامست
ای هم سفر مستمرم، مستمرم باش
.
چون برزگری منتظر هسته ی خویشم
از مهر بر و جان اثر و دل ثمرم باش
.
هی بیش بخوانم که تو را بیش بخواهم
مهرم شو و عشقم بده و بیشترم باش
.
امروز که دلها همه درگیر جداییست
افشانه ترین رایحه ی دور و برم باش
.
ای یاس ترین شاخه سرسبز وجودم
در ظلمت یلدای نگاهم سحرم باش

حسین دلجووو

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 1447 نفر 2658 بار خواندند
زهرا نادری بالسین شریف آبادی (07 /05/ 1394)   | کمال حسینیان (07 /05/ 1394)   | طارق خراسانی (07 /05/ 1394)   | نگار حسن زاده (07 /05/ 1394)   | روح الله اصغرپور (08 /05/ 1394)   | حسین دلجویی (08 /05/ 1394)   | حسن عباسی (08 /05/ 1394)   | خدیجه زینالی (مهربانو) (08 /05/ 1394)   | کرم عرب عامری (08 /05/ 1394)   | بهناز علیزاده (08 /05/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (08 /05/ 1394)   | دادا بیلوردی (08 /05/ 1394)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :7


نظر 10

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   07 امرداد 1394 21:38

    به به درودهابرحافظ زمان اگرتناسخ حقیقت داشت به یقین میگفتم حضرت حافظ دروجود شما وبه طرز پیشرفته ای احیاشده
    applause applause applause

  • کمال حسینیان   07 امرداد 1394 21:49

    امیر غزلم، استاد دلم، مرشد قلمم
    درودها نثارتان

    امشب به درستی ، موسیقی درونی و کناری شعر را یاد گرفتم، شعری که برای خواندن، هیچ موزیک پس زمینه هم لازم ندارد، خود می نوازد، می سراید و به اوج می برد

    دستمریزاد استاد

    بر کویر تشنه ام باران مهر افشانده ای

    ســورۀ کوثر و یا آیات مریـم خوانده ای



    مُلکِ جانم را سپاهِ غصه ها در بر گرفت

    مثل سیمرغ آمدی این لشکرم تارانده ای



    پردۀ شب را ز روی ماه خود برکش دمی

    تا ببینی ماهِ من ،نوری چه خوش تابانده ای



    باغ خارستانی ام در حسرت یک گل بسوخت

    آمدی هم یاس و سوسن_هم سمن رویانده ای



    خرمن بی حاصل عمــرم ببــین، بر باد شد

    مابقی را با شرارِ عشق خود سوزانده ای



    گر بهار اندر بهارم می شد این فصلِ خزان

    کس چنین آزرده بود آیا چومن درمانده ای ؟



    در تمــامِ خاطـــراتِ دفتــــر پر غصــــه ام

    همچو ناهیدی که تا صبحِ فلق جا مانده ای



    دردِ تو لطف است و درمانت ولی بدتر ز درد

    چاره جز آتش نبود حالِ چو من وامانده ای


    کمال حسینیان

    rose

  • طارق خراسانی   07 امرداد 1394 22:19

    هی بیش بخوانم که تو را بیش بخواهم
    مهرم شو و عشقم بده و بیشترم باش
    .
    امروز که دلها همه درگیر جداییست
    افشانه ترین رایحه ی دور و برم باش
    .
    ای یاس ترین شاخه سرسبز وجودم
    در ظلمت یلدای نگاهم سحرم باش

    applause applause applause applause applause
    applause applause applause applause applause
    applause applause applause applause applause

    امشب به درستی ، موسیقی درونی و کناری شعر را یاد گرفتم، شعری که برای خواندن، هیچ موزیک پس زمینه هم لازم ندارد، خود می نوازد، می سراید و به اوج می برد
    از حضرت کمال حسینیان
    حرف من هم همان مطلب گهر بار ایشان است.

    دستمریزاد استاد

    در پناه خدا شاد زی

    rose rose rose

  • نگار حسن زاده   07 امرداد 1394 22:29

    درود بر شما جناب دلجویی

    بسیار زیبا بود

    شاد باشید و سلامت
    rose

  • روح الله اصغرپور   08 امرداد 1394 13:35

    درود استاد عزیز لذت بردم rose rose rose

  • خدیجه زینالی (مهربانو)   08 امرداد 1394 14:50


    سلام و عرض ادب خدمت داداش دلجویی ارجمند

    سروده بسیار زیبا و فاخر و ارزشمندی را مانند همیشه رقم زده اید

    قلمتان نویسا در پناه حق

    rose rose rose rose rose rose rose

  • کرم عرب عامری   08 امرداد 1394 15:08

    جناب دلجویی عزیز درودتان گرامی

    لذت بردم

    rose rose rose

  • بهناز علیزاده   08 امرداد 1394 16:59

    درودهاا بر سکاندار غزلها ناب استاد دلجویی گرانقدر زنده باشید rose rose rose rose rose rose

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   08 امرداد 1394 19:29

    سلام بر استاد سلام به سرورم
    خواستم که نگاهت نکنم باز نشد
    خواندن شهر قشنگت نکنم باز نشد
    از جفای تو من سوحته خرمن چه کنم
    من نگویم تو چه کردی تو بگو من چه کنم
    سروده شما هر بیتش یک شعر لازم دارد که از توان این پیر ساخته نیست ای کاش میتوانستم برای هر واژه ات یک شعر بسازم.. میخوامت
    ودوست دارم استادم شعر ذاتیست که در شما بوده ولی من آموخته ام آموختن هم یک مدتی داردو ته می کشد مثل ته دیگ
    ترانه
    امشب می خوام پنجره رو باز بکنم
    با نام تو ترانه ها آغاز کنم
    یادته گفتی، وقتی میرم گریه نکن
    اون چشمای قشنگت و بدرقه راهم نکن
    یادته گفتی به من همش چشمم براهته
    تو شبای مهتابی هلاک یک نگاهته
    میدونم یه روز میایی اشک چشاتو می بینم
    وقتی از راه برسی تو رو پریشون می بینم
    از وقتی رفتی از پیشم دل بهونه می گیره
    واسه پیدا کردنت از گل نشونه می گیره
    rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • دادا بیلوردی   08 امرداد 1394 21:44

    درود بر جناب دلجووی محترم
    بهره مند شدم از احساستان
    زنده و سلامت باشید. rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا