آمدم تا تو در آثار خودت ناز کنی
گره از بند معما شده ام باز کنی
هوشم از پرورش صحبت شیرین می رفت
لایق عشق بود ، عقلم اگر راز کنی
مهربانان همه یارند ولی من گویم
بهتر آن است بدور از همه طناز کنی
صدف از خواب تو می گوید و دریا ، چه کند؟
می توانی به طریقی به تنت آز کنی
اگر این فرض محال است چرا شهر شدی
شهری از روی تماشای خودت باز کنی
بوسه می خواستم از طرز نگاهت به خودم
رد کردی به طریقی که خود آغاز کنی
توببین هالۀ آغوش مرا مست توهست
کاش در بِین همین فاصله پرواز کنی
می نمودم به تو هر شب اگر احساس خلوص
انتظار منم این بود که آواز کنی
بهر بیمار دلت نیست علاجی بهتر
که به فریاد درون داد ، سرآغاز کنی
بامداد سحر عشق اگر تاریک است
راجیِ گمشده پیدا و سرافراز کنی
روح اله اصغرپور راجی
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 22
فاطمه اکرمی 19 شهریور 1394 05:56
سلام بزرگوار برادرم
روزگارتان پنجره ای روبه نگاه خدا
قلمتان سبز وپرازصفا
میخوانم شعرهای نازتان باوفا
عالی وهمگی زیبا
درود بزرگوار داداشم
خیلی زیبا خیلی پرمعنی
زنده باشید وسربلند
ممنونم که میخوانید نوشته هایم
مقدمتان گل باران مهربان
روح الله اصغرپور 19 شهریور 1394 11:06
سلام بانو ممنون از حضورتان
طارق خراسانی 19 شهریور 1394 07:43
سلام بر جناب راجی عزیز
غزل ریبایی ست
دستمریزاد
انگار موقع تایپ این بیت اشتباهی رخ داده است
بوسه می خواستم از طرز نگاهت به خودم
رد کردی به طریقی که خود آغاز کنی
و بیت این چنین بوده است:
بوسه می خواستم از طرز نگاهت به خودم
کرده ای رَد، به طریقی که خود آغاز کنی
در پناه حق
روح الله اصغرپور 19 شهریور 1394 11:07
سلام استاد ممنون از حضور پر مهرتان.
فرمایش شما درست می باشد
ممنون از دقت نظر و وقتی که برای اشعار حقیر میگذارید.
فرامرز فرخ 19 شهریور 1394 08:53
سلام و درود جناب اصغر پور بزرگوار
بسیار عالی بود
روح الله اصغرپور 19 شهریور 1394 11:08
درود استاد فرخ عزیز بابت حضورتان
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 19 شهریور 1394 11:25
بوسه می خواستم از طرز نگاهت به خودم
رد کردی به طریقی که خود آغاز کنی
توببین هالۀ آغوش مرا مست توهست
کاش در بِین همین فاصله پرواز کنی
می نمودم به تو هر شب اگر احساس خلوص
انتظار منم این بود که آواز کنی
=
درود برشیوایی قلم واحساس لطیفتان قلمتان انوشه
روح الله اصغرپور 19 شهریور 1394 11:30
سلام درود بانو از حضورتان
دادا بیلوردی 19 شهریور 1394 19:32
درود بر جناب راجی
بهره مند شدم از احساستان
موفق باشید
روح الله اصغرپور 19 شهریور 1394 20:07
ممنون از حضورتان جناب بیلوردی عزیز
سمانه تیموریان (آسمان) 19 شهریور 1394 23:05
سلام و درود
عالی بود مثل همیشه
در پناه حق
روح الله اصغرپور 20 شهریور 1394 10:18
سلام ممنون بانو از حضورتان
کمال حسینیان 20 شهریور 1394 13:07
بوسه می خواستم از طرز نگاهت به خودم
رد کردی به طریقی که خود آغاز کنی
توببین هالۀ آغوش مرا مست توهست
کاش در بِین همین فاصله پرواز کنی
می نمودم به تو هر شب اگر احساس خلوص
انتظار منم این بود که آواز کنی
درود بر داداش راجی عزیزم
به خدا حال کردم با این تصاویرتان، شعرتان فقط مستی و شور دارد
ممنونم از این همه زیبایی
دستمریزاد
روح الله اصغرپور 20 شهریور 1394 13:21
سلام استاد عزیزم
خدا را شکر می کنم که اشعار بنده حقیر را مورد لطف خودتان قرار می دهید.
سپاس از حضور پر مهرتان.
عرفان ویسی (هستیار) 20 شهریور 1394 13:26
سلام و دورد برادر عزیزم
دلتنگت بودم
بسیار زیبا بود شیخ الغزل
روح الله اصغرپور 20 شهریور 1394 14:11
سلام خوشحالم که باز می بینمت عرفان جان
دوری از شما و عزیزان هست که مرا بالجبار می کشاند به دیدارتان.
ممنون که خواندی
مرتضی (اشکان) درویشی 20 شهریور 1394 13:48
عالی بود
روح الله اصغرپور 20 شهریور 1394 14:11
ممنون برادرم از حضورتان.
مرتضی (اشکان) درویشی 20 شهریور 1394 13:50
بهناز علیزاده 20 شهریور 1394 18:01
درود بر شما جناب اصغر پور مثل همیشه عالیست
روح الله اصغرپور 20 شهریور 1394 18:10
ممنون از حضورتان خواهرم.