3 Stars

ابر خاکستر نشین

ارسال شده در تاریخ : 26 مهر 1397 | شماره ثبت : H946768



ردّ انگشتان تو روی تبر جا مانده است
کاج زخمی از نفس افتاده بر جا مانده است

اوج می گیری و خون می ریزد از فوّاره ها
زیر پایت زندگیِ یک نفر جا مانده است

گرگ باران دیده ام هم زوزه ی طوفان درد
مرگ با لبخند شومی پشت در جا مانده است

بعد تو گم کرده راه خانه ام را دلخوشی
ابر خاکستر نشین در چشم تر جا مانده است

مثل ققنوسی که جان می گیرد از خاکسترم
روح سرکش تا قیامت شعله ور جا مانده است

مرگ می خواند مرا با لحن داوودی خود
جای پای رفتنت در این اثر جا مانده است

هما_تیمورنژاد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 174 نفر 243 بار خواندند
سعید اعظامی (27 /07/ 1397)   | حسن مصطفایی دهنوی (28 /07/ 1397)   | محمد مولوی (28 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
سعید اعظامی (27 /07/ 1397)  حسن مصطفایی دهنوی (28 /07/ 1397)  محمد مولوی (28 /02/ 1399)  
تعداد آرا :3


نظر 1

  • محمد مولوی   28 اردیبهشت 1399 13:10

    rose
    *********
    جنس شب را می شناسم
    خواب و رویا نیستم
    گرچه باران خورده ام
    گرگ اما نیستم
    با درودهایم مهربانوی شاعر ایرانی applause

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا