3 Stars

کویرِسینه

ارسال شده در تاریخ : 16 بهمن 1396 | شماره ثبت : H945931


سرِ سنگین‌و دل‌غمگین‌وناشاد
کویرِ سینه کِی ، می گردد آباد
روانْ‌پاک وگریبانْ‌چاک وفریاد
فغـانْ از روزگار، ای داد وبیداد
شبی‌تاریک‌و رَه‌باریک و بی‌نور
بُوَد مقصـود ، راهی‌مشکل‌و دور
نَفَس تَنگ وبه‌دل جنگ وهیاهو
بــیا و ، کُن اشــاره،ای پری رو
وجـودی‌خسته‌،دستِ‌بسته‌پاگیر
شدم‌از این‌همــه،دلـواپسی،سیر
دوچشمِ‌خـواب‌ودل‌بیتابِ‌رویش
صـدایی‌نیست‌درگوشم،زِکویش
به لب‌نامش ، به‌سیــنه مِهردارم
در اوصــافش هزاران‌شعر دارم
منم در بند و بستِ تارِ مــویش
دلم پَر می‌کشدهـردَم‌به‌سویش
چوخواهدجان،کُنَدحامی‌فدایش
جهانی منتظر ، بهرِ صـــدایش
چو در دنیــا شَوَد عدلش‌فراگیر
شود غرقِ‌سعـادت ،کودک‌و پیر

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 188 نفر 253 بار خواندند
فاطمه(مریم) باغ شیرین (29 /11/ 1396)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا