تا دل به حضور گــرم تو دادم رفت
روح از تــــن و از تمام بنیادم رفت
در فکر تو من غرق شدم ، آنقدری
که ماهیت پلــــک زدن یادم رفت
***
تو ساده زِ من بریدی و دل کندی
بین من و تو نمانده یک پیوندی
تصویر غریبه ای شدی ، طوریکه
در قاب فقط برای من میخندی
***
آرامش قلب خســــــته ی من ، برگرد
درمان دل شکســــــته ی من ، برگرد
وضعیت حال ساده ی من خوش نیست
ای قسمتی از گذشتــه ی من ، برگرد
***
تو ساده زِ من بریدی و دل کندی
بین من و تو نمانده یک پیوندی
تصویر غریبه ای شدی ، طوریکه
در قاب فقط برای من میخندی
--------------------------------
#عرفان ویسی
95/3/13
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 3
حمیدرضا عبدلی 15 خرداد 1395 06:43
با سلام جناب ویسی بسیار عالی
علیرضا خسروی 16 خرداد 1395 09:27
درودها شاعر گرامی
سعید فلاحی 03 اسفند 1397 14:43
درودتان
احسنت
زیبا بود و عالی
موفق و موید باشید