چشمک بزنی، ستاره هم می خواهم
یک فرصتِ استعاره هم می خواهم
گفتی که سه هفته پیش کامت دادم!
آری، دادی، دوباره هم می خواهم...
******
یارب همه شب لقمه ی ما در خون است
ابزارِ عذابمان چه گوناگون است
مایی که دو قبضه مومن هستیم، اینیم...
آنکس که به تو ندارد ایمان چون است؟!
******
سیب و گندم چرا که کاشت خدا؟
مگر ایشان خبر نداشت؟ خدا...
این جهان مُفت هم نمی ارزد
سرمان را کلاه گذاشت خدا !
******
صبحِ جمعه توی پیاده روی...
اس ام اس های داغِ نصفِ شبی...
بارها گفته ام که دوستت دا
رم ولیکن شما نمی شنوی
مهدی صادقی مود
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 8
حسن جعفری 12 اسفند 1396 20:00
استاد صادقی مود
هربار از شعرتان چیز تازه ای یاد می گیرم
درود بر شما
مهدی صادقی مود 12 اسفند 1396 23:50
سلام جناب جعفری گرانقدر
لطف دارید
سپاسگزارم
محمد علی رضا پور 12 اسفند 1396 23:26
مهدی صادقی مود 12 اسفند 1396 23:50
خوش آمدید
درودتان
جواد مهدی پور 13 اسفند 1396 20:32
سلام و عرض ارادت محضر استاد گرانقدرم جناب صادقی مود عزیز
اشعار زیبایتان را باز هم خواندم
خواندن مکرر اشعار نابتان از لذت آن نمی کاهد بلکه افزون می کند
عالی ست اشعار قشنگتان ( بی تعارف )
سر بلند باشید به مهر
مهدی صادقی مود 14 اسفند 1396 20:25
ارادتمندم
ادیب زیباقلم جناب دکتر مهدی پور عزیز
مهربانی می کنید بزرگوار
سپاسگزارم از لطف شما
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) 13 اسفند 1396 23:55
درود بر شما
خواندم و لذت بردم
مهدی صادقی مود 14 اسفند 1396 20:26
سلام و سپاس
ممنونم
برقرار باشید