...............................................................
ای پنجمینِ نگار ؛
در التهابِ تو
امشب زمین و زمان گریه می کنند !
در التهابِ تو ای نورِ آسمان
آتش گرفته است ، باغِ وجودمان
آتش گرفته است ، دشتِ سینه هایمان ...
ای شکافندۀ علوم ؛
آنجا که آشیانه ها ، به گریه یِ جانسوزِ تو دعوتند ؛
وآنجا که شقایق ها
بر شانه هایِ خسته ، فتاده اند ؛
من در غمِ فراقِ تو
و از دستِ شعله هایِ زهرِکین ، ناله و فریاد سر می دهم ...
ای دلیل همه ی قافله ها
و ای معیارِ تمامِ عاطفه ها
همچون غروبِ کربلا
در این ساحلِ غریب
تنها به عشقِ تو اینجا نشسته ام ...
..............
م جعفری
...............
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 5
حمیدرضا عبدلی 20 شهریور 1395 08:29
با سلام استاد بزرگوار بسیار زیبا
حبیب رضایی رازلیقی 21 شهریور 1395 14:29
سلام استاد بسیار عالی بود بااینکه قبلا هم خوانده بودم اما
هربار که میخونم باز تازه است
دستمریزاد
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 25 شهریور 1395 22:20
سلام بزرگوار بسیار زیبا
فاطمه گودرزی 11 اردیبهشت 1399 21:47
درودتان
علی معصومی 26 اردیبهشت 1399 23:00
درود و ارادت
☆☆☆☆