بسمه تعالی
زخمی ام از آب های آسمان دریا کجاست
ابرها را سایبان انگاشتن نوعی خطاست
آسمان با رود ها وقتی تبانی می کند
گل نمی روید ز بارانی که اسباب بلاست
موج با کشتی نکرد آن را که باران می کند
کشتی بی بادبان انگار که بی نا خدا ست
باد هم امسال در این فصل حیران می وزد
بر خلاف میل گل هایی که در باد صبا ست
خانه بر دوش ست مثل سیل ، عمـر آدمی
خانه را در معبر سیلاب خواندن نا بجاست
دل ندارد چاره ای از خشم آب رود ها
بهترین تسکین دل اینجا ، مناجات و دعاست
بستر میـــــل ست این دنیا ، شبیه عمر ما
جاودانی نیست آغازی که پایانش فناست
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 6
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 14 اردیبهشت 1398 19:58
سلام بزرگوار
دست مریزاد
بسیار زیبا ست
جواد مهدی پور 23 اردیبهشت 1398 11:52
سلام جناب استاد انصاری عزیز
ممنونم از حضور قشنگتان
زنده باشید به مهر
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 22:17
. با بهترین درودهایم
. استاد سروده ای عالی بود
.
جواد مهدی پور 13 اردیبهشت 1399 09:45
سلام جناب اقای فیضی عزیز
ممنونم از حضر سبزتان
زنده باشید
فاطمه گودرزی 11 اردیبهشت 1399 19:15
جواد مهدی پور 13 اردیبهشت 1399 09:46
سلام و احترام بانو گودرزی گرامی
ممنونم از حضر سبزتان
زنده باشید