سلام و درود بر شما شاعران عزیز و مدیر گرامی سایت وزین شعر ایران.
"کاش چون پاییز بودم"1
پادشاه سرزمین رویا
آزاد و رها،دل انگیز بودم
گر چه از آتش عشق آذر
در سرزمین اهورایی شعر
شعله های نارنجی،زرد و ارغوانی
در دل دیوانه می زند
اما از نوازش های پنهانی
در چشم انداز رویای ناب آبان
امید سبز بهار جوانه می زند
کاش چون پاییز بودم
از غم گل های باغ تنهایی
مثل مجنون مثل لیلی
یا که همچو فرهاد همچو شیرین
زیر یک باران صبحگاهی
خونم سرخ بر فراز قله ها
اشکم زرد
جاری بر گونه های عابران
زرد دل انگیز بودم
کاش چون پاییز بودم
کاش این توفان سهمگین فراق
کاخ های خیالی شهر رویاها را
از بیخ و بن بر کند
ویران کند
تا از این خواب گران بر خیزیم
تا دوباره از نو
خانه هایی از نور
خیابان هایی پر از شور
با دست هایی سرشار از صداقت
شهر خوشبختی را سازیم
کاش چون پاییز بودم
کاش در تمام زندگی
از عطر خوش مهر مشک بیز بودم.
96-9-10 جمعه
پانویس:
ا- فروغ
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5