کهیعص
آن امام آخرم اینگونه گفت --- از زبان خویش بهر ما بگفت
کاف و ها و یا و عین و صاد را دانی که چیست --- این همان رمز امید و زندگیست
این همان رمز است که قران کریم --- چون به مریم میرسد غوغا کند
(ک)
کاف که آید کربلا آید به گوش--- آن زمین غرق خون آید به جوش
ان زمینی را که جبریل امین --- گریه ها کرده برای حال ال مومنین
ان زمینی را که خاکش سرمه است --- آتشی بر جان هرچه مومن است
ان زمینی که به خون عاشقان --- شد شفا بخش همه درماندگان
ان زمینی که به لطف ایزدی --- شد امید آخر واماندگان
(ه)
ها از ان لحظه حکایت میکند --- از هلاکت با لب تشنه روایت میکند
ان شهیدی که به عرش کبریا --- از جدایی ها شکایت میکند
ان شهیدی که به خون خود خضاب --- از غم دوران شکایت میکند
ان حسین بن علی سالار عشق --- از غم زهرا روایت میکند
ان شهیدان همه غرقه به خون --- از غم مولا حکایت میکند
(ی)
یا چه گویم که دلی را خون کند --- با عزیز فاطمه چون میکند
یا یزید و ال مرجانه همه --- چون دل زهرا پریشون میکند
ای تو ایزد ای همه لطف کرم --- تو نکن بر حال و رحم کرم
آتشی از غم نسار جان او --- آتشی از خسم نثار آل او
چون به برزخ راه او اید همی --- آتشی از غم برش باشد همی
(ع)
عین چو آید آتشی بر جان زند --- از عطش آید به جانها میزند
از عطش اکبر به میدان میزند --- خاتم مولا به دندان میزند
از عطش گلها همه پژمرده اند --- چو علی اصغر مثال مرده اند
از عطش طفلان همه درمانده اند --- چشم براه آن عمو وا مانده اند
آن ابلفضل است که از روی وفا --- کرده شرم از روی آب بی وفا
(ص)
صاد چو اید پس کمی تو صبر کن --- صبر زینب را همی تو درک کن
ان عزیز فاطمه کبری بود --- چو غم دنیا رسد زهرا بود
زینب کبری غمه عالم کشید --- از پدر جد تا برادر غم کشید
یک غمش عالم کفایت میکند --- کل عرش و فرش اجابت میکند
ان عقیله صبر را رسوا کند --- نام ایزد را بدان معنا کند
ای عزیز مستمع دانی که چیست --- این روایت از زبان ایزدیست
حال تو میدانی که این رمز غریب --- از غم دوران روایت میکند
پس بدان ان ایزد جان افرین --- از غم زهرا حکایت میکند
آنچه از عرش و فلک در خاک بود --- غصه این غم روایت میکند
( الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه)
اسعدبن عبدالله قمی از بزرگان شیعه به همراه احمد بن اسحاق قمی برای طرح سوال و در یافت جواب به محضر مبارک حضرت امام حسن عسگری رسیدند.
او میگوید ( امام به کودکی که بر روی پای او بود اشاره کرد و گفت هرچه میخواهی از نور چشمم بپرس.
ان کودک رو به من کرد و گفت هرچه میخواهی بپرس
پرسیدم : منظور از کهیعص چیست؟
فرمود: این از اخبار غیب است
خداوند متعال بنده و پیامبر خود را از ان اگاه ساخته سپس برای محمد(ص) بازگو کرد.
زکریا از خدا خواست تا نام های مبارک پنج تن ال عبا را به او بیاموزد و خداوند تبارک و تعالی توسط حضرت جبرئیل - علیه افضل الصلوات و السلام- نام های مبارک محمد - علی - فاطمه - حسن - حسین _ که سلام و درود خداوند بر همه ان ها باد_ را به او اموخت.
زکریا(ع) وقتی نام های مبارک محمد علی و فاطمه و حسن را میبرد شاد میگشت و دلش ارام میگرفت اما وقتی از حسین (ع) یاد میکرد بغضش میگرفت و ناله میکرد
روزی زکریا به خداوند فرمود: خداوندا چرا وقتی نام های چهار نفر اول را که میاورم ارام میگیرم اما با ذکر نام حسین(ع) غم و اندوهم میگیرد.
خداوند متعال او رااز مصائب بزرگ و عظیم حسین(ع) اگاه کرده و فرمود (( کهیعص )) نیز رمز همین امر است
کاف (ک) به معنای زمین کربلاست .
ها (ه) به معنی هلاکت حسین (ع) و اهل بیتش است
یا (ی) به معنای یزید علیه العنه است که به امام حسین جفا کرد.
عین(ع) به معنای عطش بسیار حسین و اصحاب و یارانش است.
و صاد(ص) به معنای صبر و استقامت حسین(ع) و حضرت زینب (ص) است.
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 1 از 5
نظر 6
محمد جوکار 26 دی 1394 17:01
درودت باد جناب رئیسی عزیز
زیبا بود
چشمه ی معرفتت همواره جوشان و خروشان
طاها رئیسی 29 دی 1394 10:07
استاد حظورتان سبز
قلمتان مانا
عزتتان افزون
افتخار دادید
تشکر
علیرضا خسروی 26 دی 1394 17:02
درود بر شما...
طاها رئیسی 29 دی 1394 10:08
جناب خسروی عزیز
همراه همیشگی
همراه با وفا
همراه سادگی
عزتت افزون
دلت ارام
تنت سالم
لطف کردید (سپاس)
مسعود احمدی 28 دی 1394 16:43
درود بر شما
طاها رئیسی 29 دی 1394 10:10
استاد احمدی بزرگوار
از لطف و حسن نظر کمال تشکر را دارم
نظرات شما بزرگوارن امید و انگیزه جدیدی در وجوم روشن کرد
با تمام وجود
سپاس