3 Stars

فریب آباد

ارسال شده در تاریخ : 28 تیر 1395 | شماره ثبت : H943697

فریب آباد

تو با خود باوری هایت خدا را از خودت راندی
بجای مهر در سینه طفیل.کینه بنشاند


نپرسیدی ز خود هرگز مقام آدمیت را
زدی آئینه بشکستی در او زنگار گنجاندی


پرستوها همه باهم از آن مرداب کوچیدند
تو ماندی اوج خودخواهی دوخطی بوعطا خواندی


منیت را عصا کردی و با تکیه بر آن فتنه
حریم گل فشانت را مغیلان خار افشاندی


گرفتی شکل چون طوفان تبانی با ستم.کردی
شدی آفت به باغ خود سمن را ریشه خشکاندی


نفهمیدی چرا رفتند عزیزانی که جان بودند
و در ویرانه ای مبهم پریش احوال جاماندی


سلیمان را کشاندی با دوصد حیله فریب آباد
نماندی بر سر عهدت ولی ای کاش ؛ می ماندی

پیرنظر " سلیم "
تیر 95

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 226 نفر 298 بار خواندند
ابوالحسن انصاری (الف. رها) (31 /04/ 1395)   | کرم عرب عامری (31 /04/ 1395)   | قاسم پیرنظر (12 /05/ 1395)   |

رای برای این شعر
کرم عرب عامری (31 /04/ 1395)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا