3 Stars

کوک ساز

ارسال شده در تاریخ : 17 امرداد 1395 | شماره ثبت : H943814


کوک ساز

خاموش و ساکت گوشه ای افتاده بودم بی رمق
همراه ساقی آمدی گفتی تُرا مأوا شدم

منقوش در جامم شدی دل مستی ام از حد گذشت
عقل عشق باران شد ، بارید بی پروا شدم

انکارکردم باده ام آئینه ی رُخسار توست
رقصید در جامم تنت هم مست هم شیدا شدم

افتاد چشم مست من بر صورت زیبای تو
فریادم عشق آلود شد ، باعث شدی رسوا شدم

چشمان شک آلودگان معطوف من گردید ومن
محو تماشای رُخ ماه تو در صهبا شدم

برق نگاه چشم تو پس میزند خورشید را
تا چشم در چشمم شدی ؛ گم دردل معنا شدم

در عشقبازی محشری چون حضرت لیلا ، مرا
بُردی بسرحّد جنون سرمنشاء غوغا شدم

آراستم پرهای خود آفاق را کردم نظر
پرواز شد آئین من ، با عشق تو عنقا شدم

گلواژه کوک ساز شد ، عشقی" سلیم" آغاز شد
امشب بدست عارفان چون برگه ای امضا شدم

پیرنظر

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 280 نفر 413 بار خواندند
زهرا نادری بالسین شریف آبادی (18 /05/ 1395)   | حمیدرضا عبدلی (18 /05/ 1395)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (18 /05/ 1395)   | علیرضا خسروی (20 /05/ 1395)   | قاسم پیرنظر (09 /06/ 1395)   |

رای برای این شعر
حمیدرضا عبدلی (18 /05/ 1395)  علیرضا خسروی (20 /05/ 1395)  
تعداد آرا :2


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا