آجیل....؟
قصه گو قاتل مخوان قابیل را
آن پریشان خاطر با بیل را
حرص دنیایی از او دیوانه ساخت
تاجهان باور کند تعویل را
صاف وساده باخودت عهدی ببند
اقتداکن مکتب هابیل را
شیوه ی پیشینیان را پاس دار
سال نو در لحظه ی تحویل را
باهمه هم میهنان همگام باش
لااقل تحریم کن آجیل را ...؟
میوه را هم کیمیا پندار عزیز
پرتقال و کیوی و ازگیل را
پیک نوروز آمده ..؟ هشیار کیست .؟
غم بشوید از خود و فامیل را
با خرد بیگانه بودن خوب نیست
هموطن عنوان مکن تمثیل را
چشم دل بگشا حقایق را ببین
دور کن از خودت تذلیل را
داوری با گوش هست عین فریب
چشم بسته ، کی ببیند نیل را ..؟
موسم شادی رسیده رقص کن
مثل گل دامن تکان تجمیل را
با"سلیم" این جمله را فریاد کن
ای خدا بنیان بکن تحمیل را
درد ما ایرانیان آجیل نیست .؟!
اهل دل لعنت کند چرچیل را.
پیرنظر "سلیم"
اسفند 97
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 3 از 5