3 Stars

غاز نادان

ارسال شده در تاریخ : 04 شهریور 1398 | شماره ثبت : H947924

غازنادان

روزی غازی در پروازی
دل می بُردش با آوازی

بازی درپروازی را دید
از نادانی بر وی خندید

عُقابی  پیدا شد ناگه
ازخشمش شد ناگه آگه 

اندیشیدش بررفتارش
وحشت کرد ازکج منقارش

بال قشنگش ناز ایستاد
قلب ازتپیدن بازایستاد

بیچاره افتادش بردام
آزادی زهری شد برکام

بوی مرگ اندامش پیچید
تا این فریاد ازدل بشنید؟

گـفتا گفتن ما را این  راز
بازی با بازان نتوان غاز 

هیهات ازخوی نادانی
افُتادی براشک  افشانی

صدها افسوس ازنافهمی
کی دارد صیّادان رحمی

نفرین بربی عقلی هایت
صـد نخ پیچانده برپایت

باخود ای می گفت ای بازیگوش
غازی بودی گشتی چون موش

زاری  دیگر کی بخشد سود
دُشمن پیکارش را افزود

چون گلهای باغ وبستان
پرپرمی گردید با طوفان
 
جاهل را آسودن بیجاست
تا وقتی کان خوپابرجاست 

ازمرز آزادی بگذر
لختی دیگرهستی بی سر

سخت است از این میدان رستن
راه آزادی را بستن 

صدها  نادان  اینجا  بیجان
عُریان بر شامی شد بریان

 
پیرنظر "سلیم"

پاییز 83

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 126 نفر 154 بار خواندند
قاسم پیرنظر (10 /06/ 1398)   | خسرو فیضی (10 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
خسرو فیضی (10 /01/ 1399)  
تعداد آرا :1


نظر 1

  • خسرو فیضی   21 فروردین 1399 21:46

    . با بهترین درودهایم
    . استاد سروده ای عالی بود
    . rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا