3 Stars

صدای قدم یار

ارسال شده در تاریخ : 20 آبان 1395 | شماره ثبت : H944258

یار می خواند و من در هوس نقش جهان
تاج گل زینت عشق اش کنم آن هم به عیان

شور شیدایی و تفسیر دل آن مه روی
در تمنا و طلب می نگرم همچو شهان

رخ زیبا و دو ابروی کمانی ز نگار
قبله گه می کنم از بس که بود ورد زبان

تو مپندار که دست از طلب خال لبش
بر کشم از تب اغیار و هیاهوی زمان

نفس یار چو اکسیر شفا بخش دل است
مژه بر هم زدنش میدهدم رعشه ی جان

گل زیباست نگار من و گلبرگ سفید
بس ظریف است که نقشش به درون است و نهان

زنده رود است صدای قدم یار مرا
می رساند ز صبا تحفه و توقیر امان

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 259 نفر 441 بار خواندند
محمد جوکار (21 /08/ 1395)   | سلیمان پناهی (21 /08/ 1395)   | محمدرضا جعفری (23 /08/ 1395)   | محمد مولوی (29 /03/ 1399)   |

رای برای این شعر
محمد جوکار (21 /08/ 1395)  محمدرضا جعفری (23 /08/ 1395)  
تعداد آرا :2


نظر 1

  • محمد جوکار   21 آبان 1395 01:49

    تو مپندار که دست از طلب خال لبش
    بر کشم از تب اغیار و هیاهوی زمان

    نفس یار چو اکسیر شفا بخش دل است
    مژه بر هم زدنش میدهدم رعشه ی جان

    درودها و آفرین ها جناب پناهی عزیز
    غزلی زیبا و نغز از قلم توانایتان خواندم
    رقص قلمتان جاودان
    rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا