مثل دریاچه ی ارومیه، حال و روزم چنان مناسب نیست
چه کند این دل وفادارم؟ بوسه ای کودکانه کاسب نیست
از حقوق بشر بیا بگذر...، جبهه بودم، جنایتی دیدم
صحنه هایی که گفتنش امروز، نازنینم زیاد جالب نیست
یَمَنَ م... مثلِ تَنگِ چَزابه... پَرپَرِ دستِ دیو آلِ سعود
کعبه را غیر قومِ صهیونی، سالها دیده ام که حاجب نیست
اقتصاد وطن چه بیمار است...، درد او هم به ایدز می ماند
چه شود عاقبت که این بیمار؟! دیگر اینجا کسی محاسب نیست
زیر پَرچینِ آرزوهایی... ، خطبه ی دل دوباره می خوانم
عشق و جان و مَلَک همه هستند، بجز آدم کسی که غائب نیست
چه کسی گفت کم غزل دارم؟ بس که دارم غزل، شبی دیدم
نکته سنجی به محفلی میگفت : «طارق ما بسانِ صائب نیست؟»[1]
17 اردیبهشت 1394 طارق خراسانی
[1]. منظور حقیر به لحاظ کثرت شعر است نه کیفیت... زیرا هزار سال دیگر هم کسی نمی تواند به گَردِ توسن تیز پای شعر و ادب
این سرزمین حضرت صائب تبریزی برسد.
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 24
حامد زرین قلمی 18 اردیبهشت 1394 14:41
زیبا سرودید بزرگوار
بسیار زیبا و قابل تامل
طارق خراسانی 19 اردیبهشت 1394 07:41
با سلام و درود
ساس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا
طارق خراسانی 19 اردیبهشت 1394 10:39
سپاس
عباس خوش عمل کاشانی 18 اردیبهشت 1394 15:09
غـــزل «طارق خراسانی» هست مطلــــــــوب اهل دل ،دانی؟
صاحب معرفت نمی دانم آن که را شعـــرخوب طالب نیست
طارق خراسانی 19 اردیبهشت 1394 07:45
جان جانانِ جهانی به خدا
عشقی و قدرتِ جانی به خدا
سلام بر استادم
حضرت عباس خوش عمل کاشانی
شاعر و طنز سرای بی بدیل سرزمینم
درود ها بر شما
سپاس از حضور استاد مهر آیین و مهر پرور
در پناه رب العالمین
کمال حسینیان 18 اردیبهشت 1394 22:03
ســـعدی زمان ما هستـی ، طارق مگـو که صائب نیست
پس ازخواندنِ گلستانت، دل به شعری دگرراغب نیست
تو ای دریاچه ی ارومیـــه، بنِــگر که مثل هامونم
غرقه در خون دلهایی، که خدا هم مرا حاجب نیست
چند ذلالت که قسمت شد، از یمن از عراق یا فلسطین
مردمی خون بدل گشته ایم، یک نفر هم زما مواظب نیست
جنگ ما جنگ ناموس و نان، جنگ بی شرمی و اتهام
تو ببخش اگرچه می دانم، این حدیث کهنه جالب نیست
پس زده قصر شیرین مرا، چند تَرکِش ز آل باتان مانده
نام جانبازی ام پس بگیر، این لقب مرا مناسب نیست
جان ندارم که بازم دگر، بانکِ این دستِ آخر دل است
در یمن سهیلی نمانده، جز سهیلی خودی طالب نیست
تو ببین جبهۀ این «حزین»، یک طرف خود فروشی به نان
یک طرف مرد بی آشیان، سرخ گوئی اینجا مناسب نیست
خوابگاههای کارتنی کم بود، پارک های اعتیاد هم آمد
این جوانان افسرده بین، دردِ غیری به کس واجب نیست
تکّه های تنم را پس بده ، با تمام وجودم غریو
تا زنم درین عصرِ سیاه، سکوت کسی مناسب نیست
طارقا بگذر از این «حزین»، چون قلم چموش است نه من
خودسری می کند بد مرام، من توانم بر او غالب نیست
کمال حسینیان 18 اردیبهشت 1394 22:15
درود استاد عزیزم
استاد غزلید و سعدی زمان
همیشه از قلم تان می آموزم
ایرادات تایپی و وزنی را بر من ببخشید که فی البداهه چیزی آمد و تقدیم کردم
طارق خراسانی 19 اردیبهشت 1394 07:48
سلام بر شاعر گرانقدر سرای عشق و امید
حضرت استاد حسینیان
جانمی
سپاس از شعر زیبای تان
به قاب دل می گیرمش
در پناه رب العالمن
مینا آقازاده 19 اردیبهشت 1394 09:17
سلام جناب خراسانی ، گرامی ام
تلاشتون در عرصه ی شعر و ادب ستودنیست
زنده باشید
طارق خراسانی 19 اردیبهشت 1394 10:41
سلام بر ملکه ی شعر ایران
خانم دکتر آقا زاده بزرگمهر
سپاس از حضور بسیار گرم و مشوقانه شما بزرگ شاعر سرزمینم
در پناه رب العالمین
منوچهر منوچهری(بیدل) 19 اردیبهشت 1394 11:15
سلام استاد نازنین همیشه از قلمت لذت میبرم درود بر شما
طارق خراسانی 19 اردیبهشت 1394 12:44
سلام و هزارن درود بر حضرت استاد منوچهری گرانمهر
سپاس از بزرگواری های بی حد و حصر حضرتعالی
دوستتان دارم
در پناه رب العالمین سلامت باشید
اله یار خادمیان 22 اردیبهشت 1394 19:35
مجددن سلام عرض ادب دارم طیب الله استاد عزیزم بر قرار و سر فراز باشی
طارق خراسانی 26 اردیبهشت 1394 01:29
سلام و درود بر حضرت استاد خادمیان
سپاس از حضور همیشه گرمتان
در پناه خدا
سمانه تیموریان (آسمان) 23 اردیبهشت 1394 07:58
آمدم تا مجددا غزل فاخر استاد نازنینم را نوش جان کنم
که دیدم کامنتی از بنده درج نشده
ولی بخدا یادمه کامنت گذاشته بودم
یعنی چی شده
خیلی زیبا سرودید مثل همیشه
شما نظیر ندارید استاد عزیزم
سمانه تیموریان (آسمان) 23 اردیبهشت 1394 08:09
در خصوص نقد شعر(در جواب یکی از دوستان که به نقد شعر حساسند)
باید گفت از آنجا که شعر ترکیبی از فرم و محتواست و در واقع همین خصیصه است که شعر را از سایر متون چون نثر مجزا میکند
لذا نقد شعر معمولا به 3 سمت میرود
نقد فرم
محتوا
و یا ترکیبی از هردو
لذا شاعر باید انتظار نقد در ابعاد مختلف را داشته باشد .فرمالیستها اصولا کاری به محتوا ندارند و شعر را فقط در سطح فرم و بعنوان یک ساختار زبانی بررسی میکنند
اما کارکرد گرایان به محتوا بیشتر اهمیت میدهند به نیت و قصد خواننده
و معمولا در نقد شعر یکی از این دو شق قربانی دیگری میشود که امری کاملا بدیهی است
شاعر هیچگاه نباید از نقد شعرش دلگیر شود .البته نقد باید سازنده و سالم باشد که نقد تخریبگرایانه اصولا اصلا نقد نیست
خوشبختانه شما استاد عزیز آنقدر از سجایای اخلاقی و بزرگ منشانه برخوردارید که به نقد همگان توجه میکنید و هیچگاه ندیدم که شعری را از روی خصومت یابه قصد تخریب به بوته نقد بکشید
این بزرگواری و اخلاق نیکو خاص طارق عزیز ماست
و اگر شاعری از نقد دلسوزانه و سالم رنجیده خاطر شد مشکل از اوست نه جای دیگر
پایدارباشید و همیشه برقرار استاد عزیزم
طارق خراسانی 26 اردیبهشت 1394 01:31
سلام بر سمانه عزیز
کسانی که معلیب شعر بنده را بگیرند بسیار بزرگوارند چون مایل نیستند که آبروی من پس از چاپ اشعارم برود.
ممنونم از کامنت بسیار پر محتوایت.
در پناه حق
نگار حسن زاده 24 اردیبهشت 1394 23:04
سلام و عرض ادب و احترام پدر عزیزم
عذرمیخوام که دیر خدمت رسیدم
بی نهایت زیبا بود و دلنشین و جذاب
خواندم و لذت بردم و آموختم
شاد وسلامت باشید
با احترام
طارق خراسانی 26 اردیبهشت 1394 01:33
سلام و هزاران درود بر اعظم الشعرای عزیز
ببخشید دو روز مسافرت بودم و دست رسی به نت نداشتم.
سپاس از حضور پر مهرتان
در پناه خدا
اعظم جعفری 29 اردیبهشت 1394 19:40
سلام بزرگوار
کاش فرصتی داشته باشم و دفاتر شعرتون رومطالعه کنم..
دروووووووود برشما
محمد مولوی 19 اردیبهشت 1399 16:18
درود بر شما استاد
از حضرت صائب فرمودید
این بیت از حضرت عشق همیشه ورد زبانم است !
اگر جسارت نباشد تقدیم می کنم
چنان ناسازگاری عام شد در روزگار ما
که طفل از شیر مادر استخوان در گلو دارد
امیرحسام زمانیان 03 شهریور 1399 15:55
سلام و درود
خواندم و لذت بردم
بمانید