شعر خوشه ای
شوق لب های تو به دل دارم
شور یک بوسه زان به سر دارم
گرچه دورم ز تو ولی دانم
عاشقی ، از دلت خبر دارم
«
بی تو سردم، سکوتِ شب هایم
با تو خورشیدِ صبحِ فردایم
بهترین های من بیا ، شاید
شادی ام رخ دوباره بگشاید
چشمِ زیبای تو مرا کافی ست
با تو یک حجمِ ها ! فضا کافی ست
«
با تو در دشت و ماهِ فروردین
زنده و زندگانی یعنی این
عاشقت هستم و همه دانند
عاشقان پای عشق می مانند
«
تا خدا باشد و زمین باشد
حرفِ من تا ابد همین باشد
جان فدای کسی که عاشق شد
دلبری کرد و شوقِ طارق
طارق خراسانی
4 فروردین 1397
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
محمد جوکار 03 خرداد 1397 02:19
"جان فدای کسی که عاشق شد"
و از این قیل و قال فارغ شد
چون زلیخا هوای یوسف داشت
تشنه ی عشق بود و لایق شد
تشنه نور و پرتو خورشید
بی گمان تشنه حقایق شد
در ره عشق گام بر می داشت
عاقبت نام او شقایق شد
خوش به حال کسی که منتظر است
خوش به حال کسی که عاشق شد .... بداهه
درودها بر استاد فرهیخته و بزرگوارم جناب خراسانی عزیز
قلمتان زیبا و ژرفای اندیشه ی تان ، شبیه رقص خوشه های گندم در باد ، نشاط انگیز و الهام بخش است .
دل زنده میشود ز پیام دیار یار
جان رقص می کند بسماع کلام دوست
خرسندم که توفیق بهره مندی از رقص زیبای قلمتان نصیبم شد
مانا مانید به مهر تا مهر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) 05 خرداد 1397 20:05
سلام و عرض ادب استاد عزیز
با تو یک عجم ها فضا کافیست
بسیار عالی و دلنشین
لذت وافر بردم ، سلامت باشید انشاءالله