3 Stars

یک نفر مانده از این قوم ، که بر می گردد

ارسال شده در تاریخ : 17 دی 1397 | شماره ثبت : H947158

وم خورشید،
که جز عشق نمی دانستند
همه با دشنه ی شب
تا خدا بال گشوده
رفتند .
عصر ما،
عصر خسران و غم است
تا صنوبر بکشد قد با ذوق
تا کبوتر بپرد شاد
به هرجا که دلش می خواهد
تا دلی هیچ پریشان نشود
ابر پر بغض،
چنین می فرمود :
(یکنوم خورشید،
که جز عشق نمی دانستند
همه با دشنه ی شب
تا خدا بال گشوده
رفتند .
عصر ما،
عصر خسران و غم است
تا صنوبر بکشد قد با ذوق
تا کبوتر بپرد شاد
به هرجا که دلش می خواهد
تا دلی هیچ پریشان نشود
ابر پر بغض،
چنین می فرمود :
«یک نفر مانده از این قوم ،
که بر می گردد» ۱

طارق خراسانی
۱۷ دی ۱۳۹۷
پ . ن
۱ . (یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد ) از سید حمید رضا برقعی
که بر می گردد)

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 185 نفر 274 بار خواندند
همایون فتاح (18 /10/ 1397)   | طارق خراسانی (18 /10/ 1397)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (18 /10/ 1397)   | فرهنگ باریکانی (20 /10/ 1397)   | حسن مصطفایی دهنوی (15 /11/ 1397)   | مسعود مدهوش (07 /05/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نقد 1

  • طارق خراسانی   19 دی 1397 00:30

    قوم خورشید،
    که جز عشق نمی دانستند
    همه با دشنه ی شب
    تا خدا بال گشوده
    رفتند .
    عصر ما،
    عصر خسران و غم است
    تا صنوبر بکشد قد با ذوق
    تا کبوتر بپرد شاد
    به هرجا که دلش می خواهد
    تا دلی هیچ پریشان نشود
    ابر پر بغض،
    چنین می فرمود :

    (یکنفر مانده از این قوم ،
    که بر می گردد) ۱

    طارق خراسانی

    ۱۷ دی ۱۳۹۷

    پ . ن

    ۱ . (یکنفر مانده از این قوم که بر میگردد ) از سید حمید رضا برقعی

نظر 7

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا