قوم خورشید،
که جز عشق نمی دانستند
همه با دشنه ی شب
تا خدا بال گشوده
رفتند .
عصر ما،
عصر خسران و غم است
تا صنوبر بکشد قد با ذوق
تا کبوتر بپرد شاد
به هرجا که دلش می خواهد
تا دلی هیچ پریشان نشود
ابر پر بغض،
چنین می فرمود :
(یکنفر مانده از این قوم ،
که بر می گردد) ۱
طارق خراسانی
۱۷ دی ۱۳۹۷
پ . ن
۱ . (یکنفر مانده از این قوم که بر میگردد ) از سید حمید رضا برقعی
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
حسن مصطفایی دهنوی 15 بهمن 1397 23:03
درود استاد خراسانی
زیبا سروده اید