برخیز و بده باده که دل در تپش است
ایّام بهار است و صبا در وزش است
بربط به شتاب است و ربابم به نوا
خون در رگ لبها به صنم در جهش است
********************
شد بهار و شد بهار و شد بهار
بوی گل می آید از برگ انار
آغُشِ برگ از لطافت مملو است
رقص کن بلبل ؛ سر آمد انتظار
********************
زمستان بود و یک قندیل یخ وش
بیفتاد و همی سد راه و تن کرد
چو برگشتم بهار آمد که گفتم :
ببین یخ از چه ره لطفی به من کرد!؟
*********************
*البته استادان گرامی متوجهید که به جز دو بیتی آخر اشعار اصطلاحاً دوبیتی و اما در وزن دوبیتی نیستند.
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 10
سعید فلاحی 19 فروردین 1399 03:17
درود شاعر ارجمند
عالی سرودهاید و دلنشین
لذت بردم
احسنت
شادکام باشید
سعید فلاحی 19 فروردین 1399 03:17
درود شاعر ارجمند
عالی سرودهاید و دلنشین
لذت بردم
احسنت
شادکام باشید
سعید فلاحی 19 فروردین 1399 03:17
درود شاعر ارجمند
عالی سرودهاید و دلنشین
لذت بردم
احسنت
سعید فلاحی 19 فروردین 1399 03:18
سعید فلاحی 19 فروردین 1399 03:18
سعید فلاحی 19 فروردین 1399 03:18
سعید فلاحی 19 فروردین 1399 03:19
سعید فلاحی 19 فروردین 1399 03:19
محمد مولوی 18 فروردین 1401 10:35
نوروز خجسته باد
زادروزتان خجسته باد
محمد مولوی 18 فروردین 1402 23:09