3 Stars

فجر و فرج

ارسال شده در تاریخ : 08 اسفند 1395 | شماره ثبت : H944722

بنام خدا

آن سال یلدا مصادف با سالروز آغاز امامت امام زمان بود .لذا شعرم متاثر از این دو رویداد شد

( فجر و فرج )

درون این اطاق کوچک
گرد این کرسی عشق
باهم نشسته ایم
آن سویِ پنجره
میبارد برف شادی دلِ شب
دانه های سفیدش
حامل پیام هستند
گوئیا در طرب هستند
فرشته گان آسمان

آسمان با مهربانی
میکشد دست نوازش
بر سر زمین تشنه
وچنین شبی گرامی
دور گرمای محبت
منتظر نشسته ایم
طلوعینِ دو اتفاقِ شیرین
جشنی درپیش است
ودر امتداد شب
چشم ها دوخته ایم ، بر گذران زندگی
آیا دو اتفاق آیند پدید؟
فرج امام عشق
که مصادف شدن امامتش را امشب
وطلوع فجر صادق

خالق من
این صدای بندهٔ پر تقصیر
دلش و فرش نموده
زیر پایِ معشوق
بندهٔ منتظرت را بنگر
همه وجودش
پر شده زشوق دیدار

عمریه منتظره
که به دیدار معشوق رسد
پس در این شب ،
شب یلداییِ طولانیِ ما
که یقینا برسد فجرِ سپید
فرج امام عصر هم برسان

منِ خسته
خیره گشتم به انار روی کرسی
سینه را چاک نموده
دانه های سرخش را نگرم
که چگونه ردیف و با نظم
صف به صف
کنار هم
گویا آنها هم
منتظر نشسته اند
نگاهم آرام سر میخورد
سوی هندوانه
دانه هایش
همه در یک صف واحد
وایِ من نکند؟
شده ام دیوانه
همه را در انتظار میبینم

میزنم بیقرار
قدمی چند دراین خانهٔ گرم
نا خود آگاه
میروم بسمت آن پنجرهٔ کوچکمان
چه بخاری زده شیشه
مانع هوای سرد بیرون
شیشه های پنجره
نا خوداگاه
انگشت قلم آسایم
سوی شیشه میرود
می نگارم روی بخار شیشه
الهم کن لولیک الحجت ابن الحسن

شاد باشید مسعود خرسند

......... حبیب رضائی رازلیقی

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 192 نفر 266 بار خواندند
حبیب رضایی رازلیقی (15 /12/ 1395)   | حمیدرضا عبدلی (16 /12/ 1395)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا