بد مستی

نظر 29

• 

  طارق خراسانی   07 خرداد 1394 01:10

  مست می خواهم بمیرم ، مستِ مست
  
  سلام و درود بر حضرت حسینیان
  
  الهی 120 ساله شوی
  دوست ندارم دوباره بخونمش
  
  در پناه حق شاد و سلامت باشی
  
  
  • 

    کمال حسینیان   09 خرداد 1394 22:03

    سلام و درود بر استاد طارق عزیزم
    
    استاد می دانم که شعر در ابتدای کار خود بیشتر به حماسه سرایی و مدیحه خوانی برای امرا، فرماندهان و امیران بوده ، و بعد ها با پرداختن به روزمرگی و زندگی مردمان عصر خود ، تبدیل شد به شعر غنایی یا به اصطلاح حجم گرا ،
    
    اولین و مهم ترین وظیفۀ شعر غنایی ، امید بخشیدن به تودۀ مردم بوده و بیشر شادی ها و شادکامی ها را می سرود ، و در واقع شعر زبانی بود فاخر و عالی و خاص در برابر زبان روزمرّه و به اصطلاح مبتذل و عام.
    
    و اینکه در سالهای اخیر چه بر سر شعر آمده و چقدر از آن وظیفۀ اصلی خود دور شده بر کسی پوشیده نیست.
    
    استادم قبول بفرمایید که شاعری که خود نتوانسته با پوست و گوشت و استخوان و روحش، لذت خوشی و خوشبختی را بچشد، هر چقدر هم رنگ و بوی شاد به شعرش دهد باز حالت ساختگی و مصنوعی را خواهد داشت، و نهایتاً مثل طنزهای تلخی خواهد شد که غم پنهانش بیشتر از حزن سروده ها خواهد بود
    
    باز اطاعت امر شده و سعی خواهم کرد به قسمت شاد و امید بخش شعر هم روی کردی داشته باشم
    
    سپاس از نگاه استادانۀ تان
    
    
• 

  کریم لقمانی سروستانی   07 خرداد 1394 13:11

  سلام وعرض ارادت استادحسینیان گرامی
  من اگرمردم توبامستی خودشادی بکن
  اشک غم ازخودبگیرباخنده ات یادی بکن
  کوتاه زیبا .با معنا وقابل تامل
  چقدرخوبه بعداز120 سال مجدد این سروده ی کوتاهتان میخوانیدومیخندید
  درودبرشما
  لذت بردم
  شادزی
  • 

    کمال حسینیان   09 خرداد 1394 22:27

    درود و سلام بر مهربان ترین استادم جناب لقمانی عزیز
    بودن تان اوج شادی و سرمستی من است
    امید که سالهای سال ، سایۀ مبارک تان مستتدام باشد
    همیشه با جان و دل دوستتان دارم بزرگوار
    و سپاس که حزن نوشته هایم را تحمل کردید
    پاینده باشید
    
• 

  علی اصغر اقتداری   07 خرداد 1394 19:05

  درود بر شما
  انصافا شعر زیبایی بود در کمال کوتاهی
  • 

    کمال حسینیان   09 خرداد 1394 22:29

    درودتان باد جناب اقتداری عزیز ، استاد گرامی
    برای من اوج شادکامی در شعر همین بس است که چون شما بزرگواری ، بر نوشته هایم نظارت دارید
    مهر حضورتان را سپاس
    پاینده باشید
    
• 

  بهناز علیزاده   07 خرداد 1394 20:04

  درود بر شما
  • 

    کمال حسینیان   09 خرداد 1394 22:31

    درود بر بهناز بانوی گرامی
    مهر حضورتان را سپاسگزارم
    پاینده باشید
    
• 

  احمد الماسی   08 خرداد 1394 08:31

  استاد کمال نازنینم
  
  مست بودنت
  جواز عبور به بهشت است
  چراکه راستی در چشم هایت
  موج می زند ....
  
  احمد الماسی
  پیشکش به استاد نازنینم
  • 

    کمال حسینیان   09 خرداد 1394 22:36

    درود بر مهربان ترین و بی ریا ترین و عزیزترین استاد گرامی ام جناب الماسی عزیز
    
    همیشه مرام و معرفت و دل دریایی تان را می ستایم، چه در کلام و چه در مرام همیشه الگویم بوده و هستید
    
    بابت شعر زیبایتان هم از صمیم قلب سپاسگزارم و تقدیم به پیشگاه منظر والایتان :
    
    
    
    خیال مکن که نگاهت را
    
    
    
    از من ربُودی ..
    
    
    
    دل به چشمانت بسته بود ...!
    
    
    
    ============
    
    پاینده باشید با مرام ترین مرد کرمانشاه
    
    .
• 

  نگار حسن زاده   08 خرداد 1394 21:37

  سلام و عرض ادب و احترام استاد بزرگوارم
  واقعا کوتاه زیبایی بود ولی اجازه بدید در پاسخ به این شعر زیبا بیتی از خواجۀ شیراز تقدیمتون کنم
  تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
  وجود نازکت آزردۀ گزند مباد
  
  شاد وسلامت باشید استاد گرانمهرم
  می آموزم شعر و اخلاق رو در محضر ارزشمندتون
  
  • 

    کمال حسینیان   09 خرداد 1394 22:42

    سلام و درود بر استاد واژه ها و احساسات ناب سرایش نگار بانوی گرامی
    کلبۀ حزنم را به نو مهرتان روشن کردید و سپاس بابت تقدیمی بسیار زیبایتان که از خواجۀ شیراز مرقوم کردید
    
    دوباره تقدیمی دارم از حزن نوشته های حزین :
    
    این آخرین نسخه
    
    به یادگار خواهد ماند ...
    
    بسترم
    
    بوی مرگ دارد ...
    
    ===============
    خیلی دوست دارم که از امیدها و شادی بنویسم ، ولی به حق همین قلم ، هر چه می نویسم به دل نمی نشیند و از خیرش می گذرم
    سپاس دوباره بابت این حضور مهرگسترتان
    پاینده باشید بانو
    
• 

  کرم عرب عامری   09 خرداد 1394 01:00

  درود بر استاد همه فن حریف
  
  
  • 

    کمال حسینیان   09 خرداد 1394 22:44

    درودتان باد جناب عامری عزیز
    بودن تان در این صفحه را می بالم و می ستایم
    مهر حضورتان را سپاس
    
• 

  دادا بیلوردی   09 خرداد 1394 10:39

  
  • 

    کمال حسینیان   09 خرداد 1394 22:45

    درود بر دریا دل زلالم استاد بیلوردی عزیز
    مهر حضورتان را سپاس
    
• 

  منوچهر منوچهری(بیدل)   10 خرداد 1394 12:28

  سلام جناب استاد حسینیان عزیز همیشه سروده های شمارو دوست دارم وافتخارم اینه که دوستی مثل شما دارم قلمت بسیار زیباست
  درود بر شما عزیز بیدل
  • 

    کمال حسینیان   10 خرداد 1394 23:04

    سلام و درود بر استاد بیدل عزیز
    بودن تان در این صفحه مایۀ مباهات من است و وامدار این حضور پر مهرتان هستم
    پاینده باشید
    
• 

  زهرا نادری بالسین شریف آبادی   12 خرداد 1394 14:16

  دروداستادمعظم براحساس زلال روحانی شما مفتخرم که شاگردکوچک شما هستم قلمتان برقرار
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 02:01

    سلام بر بانوی هنر و مهر و اندیشه
    سپاسگزارم بانو نادری گرامی
    و مهر حضورتان را سپاس
    
• 

  سمانه تیموریان (آسمان)   12 خرداد 1394 19:38

  سالی گذرد بی‌تو مرا روز؛ بیا
  
  جان سوخت، تو ـ ای شعلة جان‌سوز! ـ بیا
  
  لبریز شده کاسة صبرم، جانا
  
  ای از همه غایب ای دل افروز، بیا
  
  عیدتون مبارک جناب حسینیان عزیز
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 02:00

    سلام و درود بر سمانه بانوی گرامی
    سپاس از تبریک و شعر زیبایتان
    حضور پر مهرتان را وام دارم
    
• 

  حسین دلجویی   16 خرداد 1394 20:03

  سلام بر کمال حسینبان بزرگ
  سلام بر البرز مرام و دماوند ادب و معرفت
  و سلام بر اورست خاطرات و خوبی های جاودانه..
  
  سپید زیباتون منو یاد کلاسیک های عماد خراسانی عزیز انداخت
  بخدا میکده ای وقف شما خواهم کرد و الی آخ...
  
  
  
  
  برو بگو تو به دلجو ،کـمال می آید
  دوباره در نفسم شور وحال می آید
  .
  بگو اگرکه زدل رفت مهر خورشیدم
  ولی درآسمان نگاهم هلال می آید
  .
  دوباره شهر مدینه به کهکشان پیوست
  دوباره حی علی...از بلال می آید
  .
  دوباره موج نگاهش رسید ازتهران
  دوباره شالیِ سبزِ شما ل می آید
  .
  دوباره جلوه ی شوال میدمد ز افق
  دوباره ماه خوش اعتدال می آید
  .
  دوباره سیب سرشاخه ها فراوان شد
  دوباره شانه پر از پرتقال می آید
  .
  دوباره شاخ نبات است هدیه ی شیراز
  دوباره شور غزل با وصال می آید
  .
  دوباره دشت کویرم سهیم زمزم عشق
  دوباره چشمه ی شعرم زلال می آید
  .
  کمال آمده با واردات قندوعسل
  برای شهد غزل ها مثال می آید
  .
  دوباره بر سر محفل بداهه می بارد
  دوباره بر سر مسند جلال می آید
  .
  نیت کنید و ببینید در حوالی عشق
  چه شهدشاخ نباتی به فال می آید
  .
  چرا هزار بخارا به خال او ندهیم ؟
  کنون که دلبرخوش خط وخال میآید
  .
  برو بگو که به آتش سپار اسپندت
  برو بگو تو به دلجو ،کمال می آید
  
  حسین دلجووو
  
• 

  کمال حسینیان   17 خرداد 1394 22:06

  بازم تو قدم برجان و سرو چشم کمالت برساندی
  با این غــزلــت بر دلِ دیوانه دلالــت برسـاندی
  
  از بند رهاندی و به الفاظ گهــر بار و شکـر ریز
  بر چشمـۀ اشعار هنــر وار و زلالـت برسـاندی
  
  درحسرت یک نقطه دوصد نامه نوشتم زغم دل
  نازم به وفای دلِ تو چون به وصالت برسـاندی
  
  ...
  
  درود بی پایان بر استاد دلم جناب دلجوی عزیز
  داداش خیر مقدم و حُسنِ منظر
  ناب سرودۀ تان را بر قاب دل حک کردم و افتخار ها دارم که چون شما بزرگی ، باز مهر افشان دلِ بی کسی هایم شدید
  با اینکه قلمم جسور است ولی کم مایه ../
  بداهۀ پر نقصم را بر من ببخشید وقابل مرام بزرگ تان بدانید
  
• 

  اصغر چرمی   18 خرداد 1394 09:11

  سلام و عرض ارادت قلبی حضور سرور گرامی جناب آقای حسینیان عزیز
  بسیار زیبا سرودید استفاده کردیم
  
  • 

    کمال حسینیان   25 خرداد 1394 23:19

    درود بر داداش و استاد عزیزم جناب چرمی
    از اینکه با حضورتان در صفحۀ حزن نوشته هایم، مشوقم هستید، سپاس
    پاینده باشید داداش
    
• 

  امیرحسام زمانیان   04 شهریور 1399 12:57

  هزاران درود
  زیبا و دلنشین سرودید
  مانا باشید