هفت کوتاه

نظر 29

• 

  طارق خراسانی   18 خرداد 1394 16:12

  با سلام و درود بسیار
  
  به به
  اشعار زیبای تان را خواندم و لذت بردم
  اما انگار موقع تایپ دقت نشده است برخی کلمات حروفی اضافی و برخی حرفی کم دارند:
  اُحُد :
  
  در صحرای// تفتیدۀ //سینه ام
  
  اُحُدها شکاف خورده ...
  //پیغمبرم// که باشی !!!
  
  آیه هم نازل می شود
  ....
  
  رنگین کمان :
  
  رنگین کمان، طاق// نصرتی// ست
  
  بر عزاخانۀ ...
  
  مرگِ باران
  
  ....
  
  
  سرگردانی :
  
  نه خوبم ، نه بد
  
  نه احساس گناهی و نه حتی
  
  ثواب ...!
  
  نه ذوقی از مهر و نه شرمی از خطا
  
  حالِ عجیبی ست
  
  دیگر نیایی هم// فرقی// نمی کند//
  
  
  
  در پناه خدا
  
  
  
  
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 20:32

    سلام و درود بر استاد عزیزم جناب طارق
    سپاس که نظر پر بهایتان را به حزن نوشته هایم تاباندید
    استاد ، نه کیبوردم خرابه نه سیستمم ویروس داره ، یا ایراد از ویروس های خودمه که گویا چشم و دستم را هم از کار انداخته و یا اینکه برنامۀ سایت کمی سنگینه ، آخه اکثراً دگمه هار که فشار می دهم به صورت نامرئی می افته و متوجه نمی شم و دوباره دگمه و ...
    
    سپاس که مرور این کوته نوشته هارا کردید و برای دوستان توضیح دادید، همیشه وامدار مرام بالایتان هستم
    حضور مهربار تان را سپاس
    
    • 

      طارق خراسانی   18 خرداد 1394 21:01

      با سلامی دوباره
      
      استاد از این ویروس ها هر چه بگویید بر می آید
      اشکالی نداره من خودم آنتی ویروسم و هر لحظه امر کنید در خدمت شما هستم تا خرابکاری ویروس ها را درست کنم .
      جانمی
      • 

        کمال حسینیان   18 خرداد 1394 21:31

        درود بر استاد دلم جناب طارق
        آقا خدا این آنتی ویروس شما رو از من نگیره ، ولی مشکل اینه که من خودم از نظر ساختاری مثل ویروس می مونم اونم از نوع بالنی اش ، یهو غم باد می کنم و بعد دیگه هنگ کردن و شات داوون شدن که اولین مرحله ام هست
        اگه می دونستم اینجوریه هیچ وقت دیجیتالی نمی شدم ، همون ماشین های هندلی قدیم کارگشاتر بودند ، باز هم جای شکرش باقیه که در فضاهای دیگه مثل وایبر و وات ساپ و تانگو و ... نیستم وگرنه خدا می دونه چه گندی بالا می آوردم
        عزیزمید استادم
        
• 

  زهرا نادری بالسین شریف آبادی   18 خرداد 1394 17:19

  بسیارلذت بخش بود اشعاردلنشینتان استادعالیقدر
  
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 20:32

    زهرا بانوی گرامی
    بودن تان در این صفحه را وامدارم
    مهر حضورتان را سپاس
    
• 

  منوچهر منوچهری(بیدل)   18 خرداد 1394 19:11

  سلام بر فرشته قلبهای شکسته سلام بر سرورم استادم جناب حسینیان عزیزم که قسم بخورم دلتنگتم بدجوری دلتنگتم انسان به وقار با مرام گذشته از اشعار های زیبا همی کسانی که یک بار با شما نشسته اند خاطر خواه مرام و معرفت شما شده اند مثل من که در به درتم هروقت حامد را میبینم از شما خبر میگیرم.. جناب حسینیان من نه شاگرد جناب خراسانی نمیشوم بلکه شا گردان ایشان هم بر من ارجعیت دارندمن کسی نیستم
  پیری در گوشه ائی با چند رفیق مثل شما دریائی از معرفت آنشب در دل من ماندی وهنوز اجازه خروج از این دل را نداری شاعرم میبوسمت
  شبی از اشگ خود پرکرده دامن
  بکوی تو خرامان آمدم من
  دو چشمم چشمه ابر بهاران
  که گریان زیر باران آمدم من
  زشوق دیدنت ای نور دیده
  چو مجنون از بیابان آمدم من
  دلم چون هاله مهتاب شب دیس
  هوایت کرده از آن آمدم من
  نه از شوری خبر نی از جوانی
  چو پیری خسته بی جان آمدم من
  چو اشگی از لب مژگان عاشق
  به ترس ازدیده لرزان آمدم من
  زدم تک تک به در با ناله دل
  دلم آنجا ماند و گریان آمدم من
  
  
  
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 20:58

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم جناب بیدل
    به خدا خودتان می دانید که چقدر غرق در خود هستم و می دانید که تاب این همه مهر افشانی تان را ندارم ، کوچک تر از آنی هستم که بیدل بزرگوار راجع به کمال ، این گونه بنویسد ، همین که در سایه سار قلم و مهر تان باشم برایم به اندازۀ بهشت با ارزش هست ، من هم دلتنگم دل تنگ شما ، سردار یزدی عزیز ، بهرنگ بزرگوار، جناب جوکار ، جناب البرز و مخصوصاً این داداش حامد عزیزم و همۀ دوستان دیگر که با معیت و همراهی شما بزرگوار خاطره ساز خاطرم بودید
    بهترین سال های عمرم را خدا در آخرین روزهای عمر قرار داده ، و الان بیماری کمتر فرصت می دهد که دوباره همراه تان باشم و از شمیم خوش گلستان تان جان دوباره بگیرم
    
    
    من آن خزان زده برگم که باغبان طبیعت
    برون فکنده ز گلشن به جرم چهرۀ زردم
    
    ==================
    
    «شبی از اشک خود پر کرده دامن »
    چها کرده ببین تقدیر با من
    
    « دو چشمم چشمۀ ابر بهاران»
    چه دور افتاده ایم اینک تو یا من
    
    درود بر قلب دریایی تان استادم
    
• 

  دادا بیلوردی   18 خرداد 1394 19:30

  درود بر شما بزرگوار
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 21:25

    درود بر داداش و همزبان و استاد عزیزم جناب بیلوردی
    امید وارم که حالتان خوب و رو به بهبودی باشد داداش
    از اینکه نوشته هایم منظر دیدگان استادانۀ تان است به خود می بالم و مفتخرم
    مهر حضورتان را سپاس
    
• 

  کرم عرب عامری   18 خرداد 1394 21:25

  درود بر پندار بکرتان
  
  استاد حسینیان عزیز
  
  پاینده باشید پیوسته
  
  
  
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 22:08

    درودتان باد جناب عامری عزیز
    و سپاس که مهر افشان صفحۀ حزن نوشته هایم بودید
    
• 

  سمانه تیموریان (آسمان)   18 خرداد 1394 22:20

  سلام جناب حسینیان
  به به
  طبع لطیفتون همیشه شعرخیز باد
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 22:24

    سلام و سپاس سمانه بانوی گرامی که چون همیشه مشوق ذوق نوشتنم هستید
    مهر حضورتان را سپاس
    
• 

  بهناز علیزاده   18 خرداد 1394 23:27

  درود بر شما جناب حسینیان ارجمند
  • 

    کمال حسینیان   18 خرداد 1394 23:42

    مهر حضورتان را سپاس
    بهناز بانوی گرامی
    
• 

  مهری خسرو جودی   19 خرداد 1394 09:21

  سلام استاد گرامی و بزرگوار درود وسپاس عالی بود
  • 

    کمال حسینیان   19 خرداد 1394 22:28

    درودتان باد مهری بانو
    و مهر حضورتان را سپاس
    
• 

  ابراهیم سبحانی   19 خرداد 1394 10:04

  درود بر جناب حسینیان عزیز
  عرض ارادت وادب خدمت نازنین دوست
  
  دیدارتو هرروز قضا می شود افسوس
  تاچندتناشا بکنم شب پره هارا
  • 

    کمال حسینیان   19 خرداد 1394 22:32

    عرض سلام ارادت ، جناب سبحانی عزیز
    من هم مترصد زیارت تان هستم و برای لحظۀ دیدارتان مغتنم و خاطره ساز خواهد بود ، سپاس که همچون گذشته با نظر و نگاه استادانۀ تان باز مشوقم هستید
    پاینده باشید
    
• 

  محمد اخباری   19 خرداد 1394 18:12

  درودها بر جناب حسینیان عزیز
  هفتگانه سپید شما را خواندم ، ناب و ستودنی اما شعر اول(احد) و شعر آخر (حاصل ) من را بیشتر به وجد آوردند.درودها بر شما و قلم نابتان.
  • 

    کمال حسینیان   19 خرداد 1394 22:43

    درود بر دوست و داداش عزیزم جناب اخباری
    بودن و نظر مهربار تان برایم باعث افتخار است
    امید که به یاری شما بزرگواران ، کلامی بیاموزم درخور نگاه والایتان
    پاینده باشید
    
• 

  نگار حسن زاده   19 خرداد 1394 20:34

  سلام و عرض ادب و احترام استاد بزرگوارم
  خوشحالم میهمان سروده های نابتون هستم
  هرچند زیباتر که میشدند دلگیرتر میشدم
  پست جذابی بود
  خواندم و از زیباییش لذت بردم و از تعابیرش غمگین شدم
  سه کوتاه آخری فوق العاده بودند
  درود بر شما استاد بزرگوارم
  می آموزم از محضر ارزشمندتون
  
  • 

    کمال حسینیان   19 خرداد 1394 22:47

    سلام و درود بر نگاربانوی ارجمند و اعظم الشعرای گرامی
    دلتنگ و نگران حضور کم تان بودم و اگر دیشب هم کامنت های زیبایتان را در پای شعر دوستان نمی خواندم ، امروز می رفتم سراغ آبجی خدیجه و جویای حالتان می شدم
    ممنون که هستید ، ممنون که می خوانیدم و ممنون که مشوق ذوق ناقص حزین هستید
    پاینده باشید
    
• 

  سید محمد میرسلیمانی بافقی   19 خرداد 1394 21:37

  درودها استاد
  هفتگانه ای زیبا و دلارا بکر و شیوا
  • 

    کمال حسینیان   19 خرداد 1394 22:49

    عزیزمید استاد میر سلیمانی بزرگوار
    شرمسارم که کلامی در حد و درخور نگاه استادانه و مهربارتان ندارم
    هفتۀ پیش با حاج فکری عزیز صحبت می کردم و کلی هم ذکر خیر شما شد، بودن تان مایۀ افتخارم هست
    پاینده باشید
    
• 

  اصغر چرمی   20 خرداد 1394 10:58

  سلام
  چه کشف های زیبایی
  
  پنجره هم راز دلتنگی ام را می داند ...!
  
  هر وقت که بازش می کنم
  
  ناله ای از دل می کشد