به قد و قامت خود گرم تابشم امشب
پر از هوای تو ، لبریز خواهشم امشب
چو نرمی پر پروانه و لطیفه ی صبح
حریص حس غریب نوازشم امشب
چنان پُرم که به شادی شبیه تر شده ام
غمم نهفته و غرق نیایشم امشب
به لطف و مرحمت و التفات حضرت دوست
نخوانده مسئله گنجور دانشم امشب
قدم به وادی حیرت زدن چه حاصل چون
ز هجر روی تو جانا بلاکشم امشب
ز بس که ثانیه ها مملو از پریشانی است
به شوق صبح نکو در شمارشم امشب
در این خیال پریشان و این گمان محال
تمام مدت شب غرق بارشم امشب
بیا که قبل فراق ابد به هم سازیم
به این سخن همه را در سفارشم امشب
نه این سخن سخن من ، حضور و تابش توست
که می زند به قلم سوز و آتشم امشب
نظر 4
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 14 مهر 1397 21:08
درود ها ارجمند
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) 03 آبان 1397 21:48
سپاس جناب انصاری مهربان
فاطمه اکرمی 18 مهر 1397 19:39
درود زیبا نگار
ماندگار باشید
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) 03 آبان 1397 21:49
درود بانو اکرمی گرانقدر
پاینده باشید انشاءالله