3 Stars

تبعید شبانه

ارسال شده در تاریخ : 11 اسفند 1397 | شماره ثبت : H947489

تبعید شبانه

بیا که شب شد و تبعید من به صورت ماهت
بیا که از تو بگویم از آن دو چشم سیاهت

بیا که متهمم من به جرم و حکم غیابی
که تا سحر بنشینم در آرزوی پگاهت

قسم به لشگر گیسو به آن حریم مقدس
مکش مرا به شبیخون بی شمار سپاهت

چگونه از تو نگویم چگونه با تو نباشم
تویی که چشمه ی چشمی به سرزمین ملاحت

بگو که بر چه مرامی چه دین و مذهب و آیین
کجا نوشته که تا بطن جان دری به جراحت

خوشم بر این همه بیداد و جور قاضی دوران
که آفریده مرا در شکنجه گاه نگاهت

چرا به گریه گریزم چرا ز غصه بنالم
کنون که هستی و «ایمان» فتاده در ته چاهت

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 163 نفر 211 بار خواندند
دادا بیلوردی (14 /12/ 1397)   | ویکتوریا اسفندیاری (14 /12/ 1397)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (17 /12/ 1397)   | ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) (17 /12/ 1397)   | خسرو فیضی (27 /02/ 1399)   |

شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا