3 Stars

نیلی وش بیکران

ارسال شده در تاریخ : 08 شهریور 1398 | شماره ثبت : H947942

آهسته قدم زنم به ساحل
با پای برهنه بی اراده
نیلی وش بیکران آبی
آن دختر بی ریای ساده

با پیچش موج موج مویش
بی تاب کند ترانه ها را
با آینه ی زلال رویش
مستانه کند دلانه ها را

خورشید در آن کرانه ی دور
انگار که بذر زر فشانده
بر باغچه اش چه نرم و نازک
چون سبزه ی تر صدف نشانده

نرمینه ی دلنواز شن ها
گاهی به فشار تکه ای سنگ
آهسته بگوید ای مسافر
غافل مشو از نگار دلتنگ

نا گاه صدای تندر و برق
برد از لب عاشقانه ها قند
نیلی وش بیکرانه شد چون
خاکستری غرور الوند

حالا تب موج همچو شمشیر
بر صورت صخره می زند چنگ
سوز دل سنگ و ساحل پیر
در شور به دیلمان هماهنگ

بر شورش موج موج دریا
دعواست میان مرغ و ماهی
از زاویه ی نگاه ماهی
مرغ است دلیل این تباهی

غوغا و نهیب و بانگ و فریاد
بغض است در این میان گلوگیر
باور نکنم خدای من وای
این کیست در این قفس به زنجیر

دریا و عطش به هم نگنجند
آرام من اینچنین نجوشد
می غرد و فخر می فروشد
دریاست کنون که می خروشد

دریا تو هبوط عشق سازی
تصویر ملایم نمازی
حیف است که با چنین هیاهو
رنگینه ی عاشقی ببازی

تا چشم به هم زدیم بگذشت
عمر سفر دو روزه ی ما
این یک دو سلام آخرین را
آرام گذر ز کوچه ی ما

با همچو منی نه خشم و طوفان
آرامش صبح عشق باید
یا بوسه داغ آتشینی
از جنس تب دمشق باید

گمگشته ی عشق آتشینم
مجنون و خراب ریش ریشم
ای جان چه خوش است وادی عشق
فانوس نیاورید پیشم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 192 نفر 285 بار خواندند
ولی اله بایبوردی (12 /06/ 1398)   | ندا عبد حق (31 /06/ 1398)   | خسرو فیضی (10 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
ندا عبد حق (31 /06/ 1398)  خسرو فیضی (10 /01/ 1399)  
تعداد آرا :2


شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا