محرم آمد....
محرم آمدودل یادکاروانی هست
که درس حریتش پاک وجاودانی هست
به خود بیا و در آنجا کمی درنگ نما
گذر به جانب دلهای مثل سنگ نما
که قلب ها همه از نور حق جدا شده اند
به خوی اهرمنی زود مبتلا شده اند
شقی به یمن ستم جای اولیا آید
به مکر دشمن خود دشمن خدا نامد
درآن دیار برای شریف جا یی نیست
به غیر مرگ به داغ دلش دوایی نیست
بقای مذ هب بوده ست در فنای حسین
رضای دوست یکی گشته با رضای حسین
به حکم عشق پذیرفته او شهادت را
که حد ومرز روا نیست این شهامت را
همینکه مظهر آزادگی فرو افتاد
نقاب خدعه ز رخساره ی عدو افتاد
ظهور عشق دراغوش کر بلایش بود
نوای مهر به دامان نینوایش بود......
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5