3 Stars

پرسیدم...

ارسال شده در تاریخ : 27 آبان 1397 | شماره ثبت : H946925

.





پرسیدم ای ستاره ندانی که صبحدم
کی می رسد زراه
آنجا معا شرانت او را ندیده اند
آیا صدای پایش هر گز شنیده اند
موج نگاه صبح به دلشان عبورکرد
حرفی نزد ستاره که گفتم
تاکی ترا هراس و
غم از راز گفتن است
پنداشتی هنوز زمان نهفتن است
او در جواب گفت
تا آن دمی که منزلت آفتاب را
در پر تو تصور تاریک خویشتن
تصویر می کنی .



شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 154 نفر 205 بار خواندند
ویکتوریا اسفندیاری (30 /08/ 1397)   | حمیدرضا عبدلی (04 /09/ 1397)   | علی معصومی (27 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
حمیدرضا عبدلی (04 /09/ 1397)  علی معصومی (27 /02/ 1399)  
تعداد آرا :2


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا