می خواستم بگویم از دماوند
می خواستم بگویم از رقص چاچله ها
می خواستم بگویم از سیاه زنگی
آیا اینجا کسی هست
با یگ گل سرخ آرم میشود
میخواستم بگویم از شبنم و باران
ازروح آبی آب
از روح عاشق زار
از عشقو از شکفتن
از من به یک اشاره
از تو به یک ستاره
اما چه میتوان کرد
جزمن کسی نپرسید
احوال آن ستاره
تا کهکشان کشیدش
راه زمین بسته
از برگریز پائیز
از صبر های لبریز
از انجماد یک قلب
این بار مینویسم
آه ای غریبه برگرد
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 4
-
کمال حسینیان 30 اردیبهشت 1394 19:39
درود بر سرور عزیزتر از جانم جناب منوچهری گرامی
همیشه به جان و دل می خوانم تان
پاینده باشید
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
محمدجواد منوچهری
-
علیرضا موتاب حسن دخت
-
سالومه جهان فروز
نقد 1
کمال حسینیان 30 اردیبهشت 1394 19:39
درود بر سرور عزیزتر از جانم جناب منوچهری گرامی
همیشه به جان و دل می خوانم تان
پاینده باشید