صدایی از غیب
خلوتم را درهم آمیخت
صدای تنفس متناوب
از میان پیچک‌های امواج
سکوت را درهم پیچاند
دور... تکرار... معنای ذکر
فضای یگانگی را عطرآگین می‌ساخت.
وحی در ذکر دمید
لطافت مغناطیس نوری
گلبانگ تکرار ذهن را
نوازش می‌داد
نسیم مژه‌ای... گلبانگ را
به ورای ذهن
راند
نور و موج و وحی درهم آمیخت
کسی صدا زد
طنین به آرامش بازدم
ندا داد
مرغ پر و بال شکسته‌ای
قصد پرواز دارد
کوله بار سفر بربسته
قاف در اندیشه سبز زمان
باقیست
کجا خواهی رفت؟
جوجه‌ها هنوز،
دهانشان باز
پرهایشان لرزان است.
مرغان را پرواز بیاموز
هدهدِ طریق شو
شور وصال
بال شکسته را
بر افسر زمان،
پرواز خواهد داد
واژه ایثار
در لانة ویران
رقص‌کنان می‌آید.
وفای پروانه،
به آشیانه
مهربانانه می‌آید.
با نسیم پر پروانه،
بردار غبار،
از سکون اندیشه
به چرخش در آ،
و با هستی یکی شو
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
محمد جوکار
-
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی"
-
نرگس دوست
-
خدیجه زینالی
-
mohammad hoseinzade
-
علی میرزایی
-
نورعلی احمدی فالحی(مدرس)
-
حبیب نیکبخت
-
حسین نوریان
-
حسین حاجی آقا
-
فاطمه زهرا کمانکش
-
سمیرا رجب زاده
-
حیدر حیدری راد
-
بهزاد فروزنده جونقانی
-
امین آزادبخت
-
مهدی فصیحی رامندی
-
شهناز عیدی وندی
-
علی مزارعی
-
mah mi
نظر 12
کرم عرب عامری 05 تیر 1394 11:49
درود بر شما بانوی فرهیخه
درود بر اندیشه تان
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 05 تیر 1394 15:13
درودبراندیشه وفرزانگیتان بانوقلمتان سرمد
سمانه تیموریان (آسمان) 05 تیر 1394 16:09
درود بانو
حسن عباسی 05 تیر 1394 16:18
درود بر شما بانو طه گرامی
بسیار زیبا خواندمنتان و باز هم خواهم خواند در آینده
زنده باشید
طارق خراسانی 05 تیر 1394 19:09
واژه ایثار
در لانة ویران
رقص‌کنان می‌آید.
وفای پروانه،
به آشیانه
مهربانانه می‌آید.
با نسیم پر پروانه،
بردار غبار،
از سکون اندیشه
به چرخش در آ،
و با هستی یکی شو
با سلام و درود
بسیار عالی
دستمریزاد
در پناه خدا
بهناز علیزاده 06 تیر 1394 15:59
درود بر شما بانو بسیار عالی
اصغر چرمی 06 تیر 1394 17:24
درود بر شما
واژه ایثار
در لانة ویران
رقص‌کنان می‌آید.
کمال حسینیان 06 تیر 1394 21:43
درود بانو تهرانی گرامی
بسیار زیبا و با تصاویری عالی
اگر کمی در ارتباط عمودی شعر و موسیقی درونی دقت بیشتری می کردید یکی از اشعار منحصر و ماندگار می شد
تقدیم تان :
معبدی در سینه دارم
و محرابی در قلب
إنَما یَعمِرُ مَساجِدَاللهی کو تا که آبادم کند
در زمانه ای که
با پنبه سر می بُرند ...
کدامین قوچ
منجیِ اسماعیل خواهد شد ...؟
...
پاینده باشید بانو
احمد البرز 07 تیر 1394 17:55
سلام
خانم تهرانیان عزیز آقا با ساز زیباشان خوب هستند
شعرتانرا خواندم لذت بردم
دست مریزاد
نگار حسن زاده 07 تیر 1394 23:03
درود بر شما بانو
بسیار زیبا بود
سلیمان حسنی 04 امرداد 1394 15:51
سلام ودرودبرشما:زیباسرودید.ماندگاربادقلمتان.شادمان وسلامت باشید.
محمد مولوی 22 خرداد 1399 15:40
سلام و درود
با آرزوی بهبودی و سلامتی
شادکامی دوباره اشعار و نوشته های تان را
در صفحه ی شعر ایران بخوانیم
چقدر خوشوقت بودم و هستم