تولد یک شعر؛ فرزندی از رابطه‌ی عمیق احساس و خیال


صحبت درباره شعر در بین فارسی زبانان همیشه پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد؛ اولین چیزی که در اکثر کتاب‌های آموزشی و یا تفسیری که درباره شعر نوشته شده‌اند به آن برمی‌خوریم، این است که شعر تعریف ندارد، جمله‌ای که صد البته قابل قبول و منطقی است. بیشترین توصیفی که اکثر کتاب‌ها بعد از ذکر این مقدمه به آن استناد می‌کنند، توصیف دکتر شفیعی کدکنی از شعر است: "شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است که در زبانی آهنگین شکل گرفته باشد."
درباره قسمت اول می‌توان گفت که توافق همگانی وجود دارد؛ هر شاعری چه کلاسیک چه نو گرا با این که شعر فرزند ارتباط احساس عمیق انسانی و خیال بدون مرز بشری است، موافق است. اما ریشه ابهام و اختلاف، در قسمت دوم این توصیف است: آنچه در اینجا "زبان آهنگین" نامیده شده، محدود کننده به نظر می‌رسد، به ویژه برای طرفداران شعر سپید.
در این که زبان شعر با زبان سایر گونه‌های ادبی تفاوت ملموسی دارد هیچ شکی نیست، اما این تفاوت به عمد ایجاد نمی‌شود و در واقع همان گره خوردگی عاطفه و خیال، این تفاوت را به وجود می‌آورد. کهن گرایی شاملو در انتخاب واژه‌هایش ساختگی نیست، ریتم ذاتی شعرهایش ساختگی نیست، شاملو یک موسیقی دان تجربی بود که علاقه و مطالعه فراوانی در ادبیات کلاسیک داشت. عرفان سهراب در فضا سازی‌هایش مصنوعی نیست، ساخت عروضی خاص شعرهایش بی دلیل نیست و کاملا متناسب با فضای شعریش است،تمام این‌ها را می‎‌توان در نقاشی‌ها و عقاید سهراب جستجو کرد.
شعر، چه با وزن‌های عروضی قدیمی چه با وزن‌های نیمایی و چه با بی وزنی سبک‌های آزاد، زمانی موفق و ماندگار است که بدون حساب گری و کاملا بر مبنای احساس و خیال نوشته شود؛ شعرهای نیمایی و شاملویی همان قدر در این مقیاس صدق می‌کنند که رباعیات خیام و غزلیات حافظ. منظور از حساب گری این است که از واژه‌ای یا آرایه‌ای بدون ضرورت شعری و به عمد برای جلب توجه استفاده شود؛ حرکتی که غالبا شکست می‌خورد و جلوی ماندگار شدن شعر را می‌گیرد.
" آخرین پرنده را هم رها کرده‌ام
اما هنوز غمگینم
چیزی
در این قفس خالی هست که آزاد نمی‌شود"

" سر دفتر عالم معانی عشق است سر بیت قصیده‌ی جوانی عشق است
ای آنکه خبر نداری از عالم عشق این نکته بدان که زندگانی عشق است"
اولی شعری آزاد از گروس عبدالملکیان و دومی یکی از رباعیات خیام است؛ با وجود چندین قرن اختلاف زمانی و تفاوت آشکار در سبک و استفاده از واژگان و حتی موضوع شعر، نقطه مشترکی میان این دو شعر وجود دارد: هیچکدام ساختگی نیستند و همه ارکان شعری آن‌ها در خدمت احساسات و قوه خیال شاعر است.
شعر را می‌توان این‌طور تعریف کرد: هجوم گروهی از واژه‌ها و جملات به ذهن شاعر که از احساسی درونی سرچشمه می‌گیرند و نطفه‌ای در ذهن او می‌کارند تا بعد از مدت زمانی نامعلوم به کمک قوه خیال متولد می‌شود؛ زبان این شعر درست مانند چهره یک کودک تا قبل از تولد قابل شناختن نیست و باز هم درست مانند یک کودک به چهره (زبان) پدر و مادر (شاعر) خود شباهت دارد. نکته جالب این است که حتی موضوع شعر هم در هنگام نوشتن یا در هنگام شکل گرفتن نامعلوم است و شاعر فقط شاهد شکل گیری مجموعه‌ای از احساسات و تخیلات در چارچوب واژه‌ها است.
با همه‌ی این توضیحات،محدود کردن شعر به قواعدی مثل وزن و قافیه و ردیف عجیب به نظر می‌رسد؛ اشتباه نکنید، اگر شعری با وزن و قافیه و... متولد شود هیچ مشکلی ندارد، اما تلاش برای رسیدن به این قواعد که در اکثر مواقع به فدا کردن محتوا و یا رسایی کلام منجر می‌شود، اشتباه است. بدتر از آن اما محدود کردن شعر به دایره خاصی از کلمات است که به خاطر محدودیت‌های حاصل از علم عروض و همچنین سخت‌گیری بیش از حد نسبت به شعر پیش می‌آید؛ هر کلمه‌ای می‌تواند در شعر حضور داشته باشد، بودن این کلمات یا نبودنشان خارج از اراده شاعر است، به همین دلیل در خیلی موارد به اشتباه خود سانسوری صورت می‌گیرد.
به عنوان یک جمع بندی می‌توان گفت: شعر کودکی است که متولد می‌شود و مانند هر کودکی ویژگی‌های خاص خود را دارد و از قضا دقیقا مثل یک انسان پیچیده است، چرا که می‌توان هر بار از آن برداشتی جدید کرد و بعدی تازه از آن را شناخت. اما نکته‌ای باقی می‌ماند: آیا شعر همیشه کودک باقی می‌ماند؟ مسلما نه. بعد از تولد شعر، تکامل آن در ذهن مخاطبان ادامه می‌یابد؛ این که شعری سال‌ها بعد از تولد توسط مخاطبی با افکار دیگر و در فضایی دیگر خوانده و تحسین می‌شود، مراحل رشد یک کودک تا تبدیل شدن به پیری دانا را نشان می‌دهد.

منابع:
1.موسیقی شعر فارسی-محمدرضا شفیعی کدکنی-نشر آگه
2.خیام صادق-صادق هدایت-نشر چشمه
3.مجموعه شعر پذیرفتن-گروس عبدالملکیان-نشر چشمه

* این مقاله اولین بار در شماره دوازدهم مجله کتابستان به چاپ رسیده است.









کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 229 نفر 323 بار خواندند
محمد جوکار (08 /10/ 1396)   |

نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا