"بارانه"
با ابر در رقصم ولی یک شانه کم دارم فقط
دلخسته از لوت توام ،کاشانه کم دارم فقط
چادر نشین یاد تو در کنج پاییزت نشست
رنگین کمان برگم و بارانه کم دارم فقط
صد شعله هر شب می کشم بر پهنه شعر سحر
تا بوسه بر صبح غزل پروانه کم دارم فقط
گاهی که تاج قالیت گل می زند بر چینه ام
از لاکی رویت کمی گلخانه کم دارم فقط
پشت گدار سایه ها پر می شوم از انعکاس
تا خالیت قسمت کنم پیمانه کم دارم فقط
از رنگهای بی مرام دیوانه شد نقاشی ام
سرخ شراب و لیلی مستانه کم دارم فقط
اشکی ز چشمان غریب رو می زند پای غزل
امضای "باران" غنچه زد،گلدانه کم دارم فقط
20/7/92مشهد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 18
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 20 خرداد 1394 13:01
درودلذت بردم از غزل زیبایتان
سید محمد میرسلیمانی بافقی 21 خرداد 1394 11:34
درودها بر شما
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
طارق خراسانی 20 خرداد 1394 13:13
از رنگهای بی مرام دیوانه شد نقاشی ام
سرخ شراب و لیلی مستانه کم دارم فقط
اشکی ز چشمان غریب رو می زند پای غزل
امضای "باران" غنچه زد،گلدانه کم دارم فقط
سلام بر حضرت استاد بافقی
بزرگ شاعر سرزمینم
غزلی آنحضرت بسیار زیبا و روان و دل انگیز است
دستمریزاد
در پناه حق
منوچهر منوچهری(بیدل) 20 خرداد 1394 13:43
سلام به عزیزم جناب میر سلیمانی عزیز چقدر زیبا سرودید بسیار لذت میبرم از قلم شما
سید محمد میرسلیمانی بافقی 21 خرداد 1394 11:39
درودها بر شما
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
سید محمد میرسلیمانی بافقی 24 خرداد 1394 11:11
ضرت استاد طارق گرانقدرم درودها بر شما...نمی دانم چرا هرچه پاسخ محبتتان را ارسال می کنم آفتابی نمی شود؟؟؟لذا جداگانه وبا فاصله از تقریظ زیبایتان می فرستم.!
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
نگار حسن زاده 20 خرداد 1394 14:50
سلام و عرض ادب
درود بر شما
زیبا بود ودلنشین
سید محمد میرسلیمانی بافقی 21 خرداد 1394 11:39
درودها بر شما
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
حسین دلجویی 20 خرداد 1394 16:25
درود بر مرد مرام ومهمانوازی و متذوقم جناب میرسلیمانی عزیز..
مهمان فراز و فرود اندیشه زیبا و سرشک عاشقانه ی قلم توانا تون بودم..دلبرم...
احسنت...
فقط در صورت صلاحدید، در مصرع دوم ،بیت پنجم بازنگری و تجدید نظری بفرمایید
به امید روز به روز زیباترین هاتون بزرگمرد اخلاق و ادب و مرام..
امشب غزل دوباره به دل چنگ میزند
بازم نوای مبــهم و دلتنگ میزند
باز این چه حالتیست که بی توخیال تو
هی پشت هم به خاطره آونگ میزند
بعد از مرور خاطره ها حسرتی مدام
رخسار شرم قافیه ام رنگ میزند
با مدعی چه بگویم که روزگار
گاهی نگاه دلخوشی ام سنگ میزند
با اینکه جان سپرده دلم گوشه ی قفس
دنیا هنوز کوس سرجنگ میزند
بی تو دوباره قافیه را باختم بیا
بی تو دوباره پای دلم لنگ میزند
با یاد لحظه های تو و خاطرات تو
امشب غزل دوباره به دل چنگ میزند
====
دلجووو
سید محمد میرسلیمانی بافقی 21 خرداد 1394 11:39
درودها بر شما
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
دادا بیلوردی 20 خرداد 1394 19:29
درود بر شما
سید محمد میرسلیمانی بافقی 21 خرداد 1394 11:39
درودها بر شما
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
سید محمد میرسلیمانی بافقی 21 خرداد 1394 11:43
حضرت استاد طارق گرانقدرم درودها بر شما...نمی دانم چرا هرچه پاسخ محبتتان را ارسال می کنم آفتابی نمی شود؟؟؟لذا جداگانه وبا فاصله از تقریظ زیبایتان می فرستم.!
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
مریم شجاعی 23 خرداد 1394 16:58
سلام
به به
به به
بسیارزیباو لطیف بود
موسیقی باران و عطرکاهکلی بعدازباران بریک بام گلی راداشت
سید محمد میرسلیمانی بافقی 24 خرداد 1394 11:09
درودها بر شما
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
علی اصغر اقتداری 23 خرداد 1394 22:59
سلام جناب باران
شعربسیار زیبایی بود
حوش حالم از خواندن شعر تان
سید محمد میرسلیمانی بافقی 24 خرداد 1394 11:09
درودها بر شما حضرت دوست جناب اقتداری عاشق پیشه
چشم رنجه فرمودین.سپاس از محبت سرشارتان.
امیرحسام زمانیان 05 شهریور 1399 02:25
درود بر شما