قالب (شعری)جدید سروش


قبل از اطلاع نگارنده از پیدایش قالب سه گانی، تعریف و توضیح و نمونه اشعار او در قالب سه گام قبلی، نشان می دهد که این قالب ویژه نیز دارای امتیازات و احتمالا همه ی امتیازات قالب بزرگ تر سه گانی می باشد و مثلا از نگاهی کشف و شهودی و فراتر از توجه محض به طبیعت به شیوه ی اشعار هایکو برخوردار و کاربرد افعال در آن آزاد است؛ اماقالب سه گام قبلی و سروش فعلی بعنوان قالبی ویژه دارای امتیازاتی نسبت به قالب عام سه گانی می باشد؛ از جمله:
الف- داشتن وزنی ویژه
نگارنده، این وزن را پس از حدود سه دهه سرایش عروضی و آفرینش هزاران بیت و مطالعه ی اشعاری دیگر، انتخاب کرده و در گزینش آن، دلایلی ذکر کرده است. توضیح بیشتر، این که قالب شعری به خودرو ویا هواپیمایی می ماند که راننده و یا خلبانی به نام شاعر، آن را می رانَد. درست است که راننده و خلبانی ماهر ممکن است از وسیله ای نه چندان پیشرفته، بهترین استفاده را به عمل آورد، با این حال، شکی نیست که بهتر است خودِ هواپیما و خودرو هم از وضعیتی بهتر برخوردار باشد. با مطالعه در اشعار موفقی که به سه گانی سروده شده اند، می بینیم که مهارت شاعر باعث رسیدن شعر به حد مطلوب شده است؛ اما خودِ قالب به دلیل نداشتن وزنی ویژه برخلاف رباعی و دوبیتی، قدری غیر فنی به نظر می رسد. در تعریف قالب سروش، وزن ویژه ای برای آن معرفی کرده ایم و اکنون این وزن(و نیم وزن های آن) را بعنوان تنها وزن این قالب در تمایز با قالب سه گانی مطرح می کنیم.
وزن فاعلاتن مفاعلن فعلات، با داشتن سه رکن متفاوت و آهنگی ملایم، ویژگی مناسبی برای قالب سروش است بویژه این که سروش نیز همانند سه گانی و پِریسکه باید در تکه ی آخرش هم به اوج برسد و هم پایان یابد.
وزن های دو رکنی به دلیل کوتاهی زیاد، چندان مناسب قالب سروش نیستند. وزن های دارای بیش از چهاررکن هم شاید بیش از حد نیاز، طولانی اند. وزن های سه رکنی و چهاررکنی دارای ارکان مشابه و نیمه مشابه هم به دلیل تشابه ارکان هم در پذیرشِ کلماتِ دارای هجاهای گوناگون مشکل دارند و هم برجسته سازیِ مصراع پایانیِ آنها به دلیل تشابه ارکان مشکل می شود مگر این که در همان وزنی که هستند، قابل بازگویی به مجموعه ارکان دیگری هم باشند که خوشبختانه بسیاری از اوزان شعر فارسی، دارای چنین انعطافی هستند. تشابه ارکان باعث شبیه سازی می شود و این شبیه سازی در برجسته سازی و کوبش نهایی، تا حدودی دست و پاگیر است مگر این که وزن مشابهی را بتوانیم به شیوه ویا شیوه های دیگری که برای مقصودمان مناسب ترند تقطیع کنیم که این مهم، شاعری وزن آشنا می طلبد. خوشبختانه عروض فارسی، انعطاف شگفت آوری دارد و طبعا از این جنبه بعضی وزن ها قابلیت بیش تری دارند؛ مثلا در نگاه اول به وزن قالب دوبیتی که مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل(و نیم وزن های مشابه) است، آن را تا حدود زیادی وزنی دارای ارکان مشابه می بینیم که چندان، پایان کوبشی به خود راه نمی دهد و به همین دلیل، دوبیتی ها را معمولا بصورت غزل می توان ادامه داد. بااین حال، می توانیم به تقطیع دیگری از این وزن هم برسیم و در مواقع لزوم از آن استفاده کرده، چینش کلمات شعرمان را آن گونه پایه ریزی کنیم؛ مثلا مفاعیلن مفاعیلن فعولن را بصورت فعولن فاعلن مستفعلن فع به کار ببریم ویا به این شکل: فعولن فاعلاتن فاعلن فع. این وزن را به این صورت هم می توان خواند:
فعولن فاعلن فعلن فعولن .
این انعطاف پذیری، نشانه ای از قابلیت چنین وزنی بعنوان وزن برگزیده ی قالب دوبیتی است.
وزن چهاررکنی رباعی هم که دارای چهاررکن است، خوانش های متفاوت از لحاظ چینش ارکان دارد؛ مثلا وزن مستفعلُ مستفعلُ مستفعلُ فَع را که تا حدود زیادی دارای تشابه ارکان است، می توان به این صورت هم خواند: مفعول مفاعیلُ مفاعیل فَعَل و همچنین به این صورت: فعلن فَعَلاتن فَعَلاتن فَعَلن و نیز بصورت: مستفعلُ فعلن فَعَلن مفتعلن و به همین قیاس.
وزن قالب رباعی برای استفاده ی کوبشی در مصراع پایانی، وزنی بسیار مناسب است و حتی به گمان نگارنده، بهتر از وزن قالب دوبیتی است؛ چراکه وزن دوبیتی در مقایسه با وزن رباعی، زیادی آرامش بخش است؛ اما وزن رباعی دارای حد قابل قبول و البته نه بیش از حدی در داشتن هیجان می باشد. باتوجه به این که اوزان رباعی و دوبیتی از قرن ها پیش بعنوان اوزان رسمی این دوقالب به کار رفته اند و هنوز هم رواج دارند، کاربرد هریک از آنها برای قالب سروش، قابل قبول به نظر نمی رسد؛ چراکه در صورت استفاده از هریک، علاوه بر تداخلی که در وزن قالب ها وارد می آید، موقعیت مصراع سوم سروش برای پایانی مناسب از دست می رود و انتظار به ادامه ی شعر تا مصراع چهارم خواهد بود؛ چون وزن رباعی و تا حدودی وزن دوبیتی به نام این دوقالب چهارمصراعی هستند .
اوزان چهاررکنی دیگر هم تا جایی که نگارنده جستجو کرده است، هیچکدام برای قالب سروش، مناسب تر از وزن فعلاتن مفاعلن فعلات نیستند و اصلا استفاده از وزنی چهاررکنی برای چنین قالبی ممکن است قدری دست و پاگیرباشد؛ مخصوصا وقتی وزن سه رکنی خوش آهنگ ویژه ی سروش را در اختیار داریم. با این حال، نگارنده، اوزان چهاررکنی یعنی اوزان دارای چهاررکن در هر مصرع را از لحاظ هماهنگی با قالب سروش، در چند گروه بررسی کرده است:
1- چهاررکنی ویژه ی رباعی: مثل مفعول مفاعلن مفاعیل فَعَل که دارای ارکان متفاوت و مناسب برای پایان کوبشی است؛ اما چون در رباعی به کار رفته، به دلایلی استفاده از آن در قالب سروش، توجیه مناسبی ندارد.
2- چهاررکنی دارای ارکان متفاوت در غیر وزن رباعی: در صورتی که چنین وزنی را بیابیم، درحالی که قابل بازگویی به ارکان دیگری نباشد، وزنی کم کاربرد و نامأنوس و غیرمناسب برای سروش خواهدبود .
3- چهاررکنی دارای برخی ارکان متفاوت و برخی ارکان همانند با چینش پراکنده: مثل مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات که با توجه به امتداد موج مانندی که دارند، بیش تر به کار غزل می آیند.
4- چهاررکنی دارای برخی ارکان متفاوت و برخی ارکان همانند با چینش منظم دوری: مثل مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن که خوانش دیگرش به این صورت است: مستفعلُ مفعولن مستفعلُ مفعولن . اوزان دوری هم باتوجه به تکرار منظم و عادت آفرینی که دارند، برای پایان کوبشی، چندان مناسب نیستند و بیش تر به کار غزل می آیند .
5- چهاررکنی دارای تشابه نیمه کامل در ارکان: مثل فعولن فعولن فعولن فَعَل که به دلیل شباهت زیاد ارکان، شباهت شکنی لازم برای رسیدن به برجستگی و پایان کوبشی در آنها با دشواری فراوان همراه می شود و این گونه اوزان برای اشعار طولانی تری مثل غزل، مناسب ترند .
6- چهاررکنی دارای ارکان مشابه: مثل مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن که به دلیل شباهت ارکان، شباهت شکنی لازم برای رسیدن به برجستگی و پایان کوبشی در آنها با دشواری فراوان همراه می شود و این گونه اوزان برای اشعار طولانی تری مثل غزل، مناسب ترند.
ب- دارای قافیه پردازی مناسب با ضربه ی پایانی شعر
شکل اصلی و ترجیحی قافیه پردازی در قالب سروش، عدم همقافیه بودن مصراع سوم است تا هم فرصت بهتری برای خوش پایانی شعر کوتاه فراهم شود و هم به دلیل شباهت زدایی قافیه ای بین مصراع سوم با مصراع ویا مصراع های قافیه مندِ شعر، برجسته سازی و کوبش پایانی در مصراع سوم بهتر امکانپذیرشود؛ اما در قالب سه گانی بصورت برعکس رفتار می شود و سعی بر قافیه مندی مصراع سوم است و آشکارا، قافیه مندی مصراع سوم را شکل ترجیحی قافیه بندی می دانند. بی شک، سه گانی پردازان، اشعار خوبی با قافیه مندی مصراع سوم ساخته اند؛ اما باید توجه کرد که در این صورت، مهارت شاعر اثبات می شود نه کامل بودن قالب و همین طور که گفتیم، قالب خوب مثل خودرو ویا هواپیمای خوب است و شاعر هم راننده ویا خلبان آن.
ج- اختلافات درونی و ناشی از طرز استفاده ی شاعر از قالب
انتظاری که مخاطب فهیم از قالبی نوین در عرصه ی شعر دارد، چیزی فراتر از تازگی در ویژگی های صرفا بیرونی شعر است همان طور که جناب نیمایوشیج همراه با تغییراتی که در ظاهر شعر به وجودآورد، از جنبه ی باطنی شعر یعنی نگاه نو به آن هم غافل نبود؛ بلکه شاید توجه بیش تری به جنبه ی درونی آن داشت.
هم اکنون شاید برای صحبت از اختلاف نگاه ما و سه گانی سرایان خیلی زود باشد بویژه این که نویسنده، پس از اطلاع اخیرش از پیدایش قالب سه گانی و انجام سرایش هایی در آن، نمونه های کمی از اشعار سه گانی را دیده است؛ بنابراین آنچه که در این مقایسه به زودی گفته خواهد شد، ممکن است از جامعیت و مانعیت کافی برخوردار نباشد؛ اما دست کم، طرز نگاه این شاعر را بعنوان نماینده ی قالب سروش نشان می دهد.
طبق آنچه این جانب از توضیحات و نمونه اشعار سه گانی دریافتم، بسته بودن شعر برای آنها اولویتی مهم است. این جانب هم در پردازش و سرایشِ سروش به این مهم توجه کرده ام؛ اما شاید و بازهم شاید به چیزی فراتر از آن هم دست یافته ام و براین اساس، نگارنده دراین مورد فقط به بسته بودن شعر، قانع نیست؛ بلکه بسته بودنی از نوع باز را ترجیح می دهد؛ یعنی شعر در پایان مصراع سومش کمبودی نیازمندِ ادامه پیداکردن نداشته باشد؛ اما در عین حال، شعر در حالت باز مثلا با چندنقطه به پایان برسد ویا این که به گونه ای چنین پیامی را برساند که: " به پایان آمد این دفتر. حکایت همچنان باقی است " البته هنوز تعداد اشعاری که در قالب سروش سروده ام، اندک است؛ ولی بعنوان مثال می توانم به این شعر اشاره کنم:
قلم از دستِ اوستاد افتاد / پرچمِ کشور از چکاد افتاد / و دبیری که شغل دوم داشت....//
ویژگی درونی دیگر قالب سروش، نگاه مثبت به تنوع پردازی است که آن را بصورت داستان و یا حتی فیلمی کوتاه در می آورد و این تنوع پردازی از راه های مختلفی به دست می آید مثل
تغییر ضمایر، استفاده از عناصر و پدیده های مختلف، استفاده از تصویرپردازی های متنوع که گاهی به گوشه هایی از فیلمی سینمایی شبیه می شود و از این قبیل تنوع پردازی ها که بویژه با استفاده از وزن ویژه ی قالب سروش و عدم التزام قافیه مندی آخرین لَخت آن تقریبا به آسانی قابل دستیابی است؛ اما تا جایی که دیده ام، در قالب سه گانی نه تنها چندان التفاتی به تنوع پردازی نمی شود؛ بلکه تلاش فراوانی برای جلوگیری از ایجاد تنوع به کار گرفته می شود و با دلایلی مثل لزوم یکدست بودن تمام اجزای شعر و لزوم پرهیز از افزون گویی توجیه می شود. در قالب سه گانی ترجیح بر یکدستی شعر است و تنوع طلبی مانعی در رسیدن به آن تلقی می شود؛ ولی در قالب سروش سعی بر آن است که تنوع پردازی ها در مسیر یکدستی شعر قرار بگیرند.
مثال از قالب سروش:
می زند شادمان به دامنِ موج / شده با موجِ ناشکیبا، زوج/ شب به ساحل، سکوتِ ماهی بود .//
د- امکان چهارمصراعی بودن
سروش می تواند سه مصراعی ویا چهار مصراعی باشد؛ اما به نظر می رسد که افزودن مصراع پنجم ویا بیش تر به آن بدون ضرورت باشد و اما فواید سه مصرعی بودن آن مشخص است و از جمله عدد سه در فرهنگ ایرانی و فرهنگ های مختلف بعنوان عددی تکمیل کننده و در عین حال زودرس به کار می رود؛ با این حال، استفاده از مصرع چهارم هم به دلایلی منطقی به نظر می رسد که در این صورت، قالب سروش گاهی سه و گاهی چهار مصرع خواهد داشت.
بعضی از دلایلی که برای استفاده ی گهگاه از مصرع چهارم در قالب سروش قابل ذکرند:
1- رساندن تعداد قافیه ها به عددِ تکمیلیِ سه
همان طور که گفته شد، عدد سه هم زودرس است و هم تکمیل کننده؛ اما در قالب سروش که مصرع آخر ترجیحا بدون قافیه است، در شکل سه مصراعی آن فقط مصرع های اول و دوم دارای قافیه اند؛ یعنی تعداد قافیه ها به عدد سه نمی رسد و برای رفع این مورد که شاید برای برخی شعرا و مخاطبانشان دست کم برای ایجاد تنوعی دیگر مهم باشد، می توان سروش را در چهارمصراع به کار برد که آخرین مصرعش برخلاف سه مصرع دیگر، بدون قافیه باشد.
2- ایجاد فرصت مناسب تر برای پایان بخشی
وجود سه مصراع مقدمه باعث می شود که رسیدن شعر به پایان مناسبش راحت تر شود .
3- هماهنگی با قالب های دیرینه پذیرفته شده ای مثل رباعی و دوبیتی

قالب هایی مثل رباعی و دوبیتی، صدها سال با موفقیت در شعر پارسی درخشیده اند و هنوز هم محبوبیت فراوان دارند. نگارنده ضمن داشتن سابقه درسرایش دوبیتی های فراوان و چندین رباعی، الگو گرفتن از این دو قالب چهارمصراعی دارای وزن ویژه در پیکره ی سروش چهارمصرعی را اقدامی مناسب می پندارد و البته در هر قالبی شاعری توانا باید که از سنگ و خاک و مانند آن، کاخی بسازد جاودان.
خلاصه: قالب نوین سروش
بیستم دی ماه هزار و سیصد و نود و شش، به قالبی شعری به نام سه گام راه یافتم و در همان روز، اشعاری به آن سرودم و کمی بعد در فضای اینترنتی منتشر کردم و هشت روز پس از مثلا ابتکار قالب سه گام فهمیدم که چندسال پیش، قالبی به نام سه گانی با شباهت هایی کلی به سه گامی که معرفی کرده بودم، عرضه و معرفی شده وحتی طرفداران نسبتا زیادی هم پیدا کرده بود. پس از آشنایی با قالب سه گانی، سه گام خود را به سروش تغییر نام دادم تا تداخل اسمی نداشته باشند.
سپس درباره ی قالب سه گانی مطالعه کرده، سعی نمودم موارد تفاوت و شباهت میان سه گانی و سروش را پیدا کنم. نتیجه، این شد که سه گانی را قالبی عام تر و جامع تر یافتم؛ اما امتیازات ویژه ای در قالب سروش بود و هست که آن را جلوه ای پیشرفته تر در داخل قالب سه گانی یا قالبی مستقل می نمایانَد. برخی از تفاوت های قالب سروش در مقایسه با قالب سه گانی عبارت است از:
داشتن وزنی ویژه و ترجیح به قافیه نداشتن مصراع پایانی برای کوبش آخر و امکان چهار مصراعی بودن. بیست و نهم دی هزار و سیصد و نود و شش با تغییر نام سه گام به سروش و تبیین تفاوت های آن با قالب سه گانی و پذیرش امکان چهارمصراعی بودن قالب سروش بر مبنای چند دلیل پذیرفته شده ی ادبی در کنار امکان سه مصراعی بودن آن، قالبی نوین یا دست کم جلوه ی ویژه و پیشرفته تری از قالبی نوین را عرضه کرده و از اهالی محترم ادب، تقاضای همراهی دارم.

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 445 نفر 688 بار خواندند
محمد علی رضا پور (05 /11/ 1396)   |

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا