ستاره باران !
موجی ست در نگاهت چون آب های آبی
در ژرفِ موج خیزِ غرقاب های آبی
میخانه است گویی آن دیدگان چون آب
در زیرِ نورِ شمعِ سرداب های آبی
رنگیست دردو چشمت کآرام بخش جانست
مطبوع و رخوت آور چون خواب های آبی
چون چشم تو ندیدم جایی که سر بر آرد
خورشید از میانِ مهتاب های آبی
آیینه ایست چشمت کآیینه ساز گیتی
بر آن کشیده گویی سیماب های آبی
بگشا نگه که بارد بر شام تیره ی من
از آسمان چشمت شبتاب های آبی
گویی که از نگاهت گردد ستاره باران
دریای دیدگانت چون آب های آبی
افتاده در دوچشمت تصویر خون چشمم ف
همچون شفق به روی گرداب های آبی
غزل : مجید شفق
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
حبیب رضایی رازلیقی 07 خرداد 1397 01:03
درود بر استاد غزلسرا جناب شفق عزیز
بسیار عالی بسیار روان
تبارک الله