3 Stars

صدای حسین ع !

ارسال شده در تاریخ : 30 شهریور 1397 | شماره ثبت : H946659

این قصیده عزمت امام حسین (ع) را نشان میدهد نه ضعف امام را


صدای حسین ع !


به کربلاست چه غوغا ز ماجرای حسین
که تا ستاره رسد خاک کربلای حسین


ضمان عهد خدایی نه کار هر بشر است
مگر بر آیدش از عهده؛ خود وفای حسین


اگر حسین ارادت کند برون آرند
فرشتگان همه شمشیر ها برای حسین


فرشتگان همه گیسو گشاده می آیند
از آسمان به سوی خاک ؛ در هوای حسین


ولی حسین ندارد ز جان خود پروا
که این قرار حسین با خدای حسین


کنون به گوش ملائک تلاوت قرآن
ز نیزه می رسد از بانک آشنای حسین


سیاه بسته به سر آسمان از غمی جانکاه
ستارگان همه خاموش در عزای حسین


به گوش جان شنو این ناله ها که سر داد ست
به ذّره ذّره ی خود خاک در رثای حسین


به زیر سقف بلند زمانه پیچیده است
ز دست مردم بیداگر صدای حسین


بزگواری و آزادگی و عزّ و شرف
در این معامله بوده است خونبهای حسین


نهاده اند همه عاشقان حق؛ پس از آن _
قدم به راه شهادت در اقتفای حسین


شکست قامت آزادگی ؛ از آنکه فتاد
به خاک کرب و بلا ؛ پیکرِ رسای حسین


به اهتزاز بُود تا جهان و جان باقی ست
به اوج قلّه ی آزادگی لوای حسین


فتاده است به عالم؛ ز روی صدق و وفا
سرِ ارادتِ خوبان به خاکپای حسین


میان خیمه و مقتل به رفت و بر گشت است
به سعی می نگرو مروه و صفای حسین


به کاروان شرف می نگر! که طی طریق
همیشه می کند آغاز با دَرای حسین


به راه دوست ز جان عزیز خویش گذشت
به پاکبازی کامل نگر ؛ سخای حسین


تو نیز درس شهامت بگیر از او ؛ که جهان
گرفته درس ز ایثار بیریای حسین


هم او نمود جدال و هم او نمود کمال
نشانه ایست خدایی؛ نشانه های حسین


هر آنچه خواست حسین از خدا ؛ رضای خداست
که خود رضای خدا نیست ؛ جز رضای حسین


به زعم خصم صدای خدا شود خاموش
اگر که تیغ شقاوت نهد به نای حسین


ولی هزار نیستان پدید آمده است
به گوشه گوشه ی عالم ؛ ز نینوای حسین


خوشا خوشا به مصلا ؛ وضوی خون و سپس
نماز شکر و شهادت به اقتدای حسین


گذشته است بسی روز و روزگار و هنوز
به گوش جان و جهان می رسد ندای حسین


حسین سهم شهادت گرفت اگر ؛ پس از او
رسید سهم اسارت به اقربای حسین


به غیر روشنی و شب ستیزی و پاکی
چه بود جُرم ندای گره گشای حسین


فدای راه حقیقت نمود جانش را
که باد جان من و عالمی فدای حسین


خطوطِ سَطوت و شوکت به سایه روشن عشق
شمایلی است ز شأن شرف نمای حسین


اگر چه غرق گناهم ؛ ولی چه غم که امید
رسانده دست به دامان التجای حسین


حسین و عشق حسین از کلام مستغنی است
که بی نیازی عشق است از غنای حسین


سپرده جان خود و عمر جاودانی یافت
که بود رمز بقا ؛ خفته در فنای حسین


حدیث او عظمت می دهد به شعر شفق
که واژه واژه شکوه است ؛ ماجرای حسین


قصیده از _ مجید شفق


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 142 نفر 195 بار خواندند
مجید شفق (03 /07/ 1397)   |

رای برای این شعر
مجید شفق (04 /07/ 1397)  
تعداد آرا :1


نظر 1

  • مجید شفق   04 مهر 1397 01:06

    باسلام به دوستان بزرگوار

    توضیح اینکه واژه ی ( عظمت ) در ابتدای توضیحات شعر به اشتباه ( عزمت ) نگاشته شده است
    ومتاسفانه امکان ویرایش نبود لذا از عزیزان پوزش میخواهم

    مجید شفق rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا