3 Stars

امید صبحدم !

ارسال شده در تاریخ : 17 مهر 1397 | شماره ثبت : H946726



امید صبحدم !


گرچه در شبهای غربت درد وغم باشد مرا
همچنان با تو امیدِ صبحدم باشد مرا


راه عشق تو برای من رهی بی انتهاست
می روم با سر در این ره تا قدم باشد مرا


گر بیایی میزنم بر خاک راهت آب ها
خیر مقدم را به دیده تا که نم باشد مرا


در میان نام های دلبرانِ خوب روی
نام بی همتای تو اسمِ علم باشد مرا


هرچه از آب زلال جویبارِ مهرِ تو _
می کنم تر کامِ جان را ؛ باز کم باشد مرا


جانم آسوده نمی گردد ز اندوه فراق
رنج این افسردگی ها دم به دم باشد مرا


بی رضای تو نشاید بود زیر سایه ات
چون حریم پاک تو همچون حرم باشد مرا


گر زعشقت قسمت من وصل جاویدان شود
زندگانی در کنارت بی عدم باشد مرا


جام لبهای تو گر باشد نصیب من شبی
خوشتر از وقتی که در کف جامِ جم باشد مرا


با چنین حالی که دارم بی گُمان تا زنده ام
در غریبستان هستی رنج و غم باشد مرا


در خروش آیم ز کج تابی ؛ تو می دانی که من
جویبارم ؛ ناله ها از پیچ و خم باشد مرا


دفتر طبعم شد از نام تو سرتا پا سیاه
می کنم تکرار آن را تا قلم باشد مرا


غزل از _ مجید شفق

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 117 نفر 171 بار خواندند
فاطمه اکرمی (18 /07/ 1397)   | حبیب رضایی رازلیقی (23 /07/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا