3 Stars

دلیل زیستن !

ارسال شده در تاریخ : 25 آذر 1397 | شماره ثبت : H947033


دلیل زیستن !


دلیل زیستنم عشق جاودانه ی تو
بیا که سر بگذارم به روی شانه ی تو


تو ای پرنده ی زیبای باغ آزادی
چگونه پر بگشایم به آشیانه ی تو


به رهنمایی بویت توانم آنکه ز شوق
به چشم بسته بیایم به سوی خانه ی تو


حریف من نشود مرغ نغمه خوان سحر
اگر شبی بشوم همدم شبانه ی تو


بزن به تار دلم زخمه و ببین که چه ها
به گوش جان رسد از ساز خوش ترانه ی تو


به خواب دیده ام این نکته را و می دانم
مقدر است بمیرم بر آستانه ی تو


هم آسمان کبود و هم آبی دریاست
در عمق دیده ی مواج بیکرانه ی تو


نشان غصه ز چشمان خسته ات پیداست
فدای بغض تو و اشک دانه دانه ی تو


جوانیم سپری گشت ای نهال امید
به آرزوی شکوفایی جوانه ی تو


ز دیده چشمه ی بقضم به رخ شود جاری
اگر دوباره بگیرم شبی بهانه ی تو


نشسته خواب ابد روی پلکهام و هنوز
نخوانده مانده حدیث پر از فسانه ی تو


غزل از _ مجید شفق


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 181 نفر 260 بار خواندند
ویکتوریا اسفندیاری (26 /09/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا