3 Stars

که او را

ارسال شده در تاریخ : 24 اردیبهشت 1397 | شماره ثبت : H946257

که او را



گاهی که تو
به یک فنجان قهوه می مانی
و قطعات طلایی آفتاب
با زنبق های روییده از کنار روسری ات
چقدر دوست دارم همین حوالی
پوسیدن را
در مومیایی مهتاب
پوست اندختن را مانند مار حافظه
در لابیرنت زمان
چقدر کادیلاک نقره ای در دهه ی چهل داشتن خوب است
با عقربه ی کراوات
و عددهای دکمه ای رنگ در یک ستون
همیشه ساعت به هر وقت
من مثل همان روزها دوستت دارم
خاطرات تو
مثل یک تریلی پر از جعبه های سفید رنگ و مستطیل شکلِ لانه ی زنبوران
چه طولانی و پر هجا و خوشبخت
از کنارم می گذرد!
دریا تا کمرگاهم که خشک می شود
با خودم می گویم
خدا کند مرغ های دریایی با چتر هیچ خلبان سقط شده ای تصادف نکنند
گلی که در آسمان می روید
برای این است که ما از بیست سالگی فوراً
آهسته
به پیری برسیم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 160 نفر 227 بار خواندند
حبیب اله نبی اللهی (26 /02/ 1397)   | اله یار خادمیان (26 /02/ 1397)   | صدرالدین انصاری زاده (30 /02/ 1397)   | علی معصومی (20 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
علی معصومی (20 /01/ 1399)  
تعداد آرا :1


نظر 1

  • علی معصومی   20 فروردین 1399 19:56

    درود و عرض ادب
    ☆☆☆☆☆☆☆
    ◇◇◇◇◇◇◇
    rose rose rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا