3 Stars

یلدای من

ارسال شده در تاریخ : 29 آذر 1397 | شماره ثبت : H947052

ترک برداشته شیشه های شب
به سوی ساحل است نگاه ناخدا
میشوند زنده غنچه های پژمرده
میرود عقربۀ زمان به سوی ابتدا

در دیاری که خورشیدش گشته گُم
چشم هرگز نمیبیند جز تاریکی
گرچه دور است ماه از خط افق
میدرخشد اما ستاره ای در نزدیکی

نخواهد رفت تا ابد دشنه بر قلب فرو
می رسد مرهم ، تا دهد التیام بر زخم
می چکد عسل گر چه حتی یک قطره
می نشیند شادی بر رخسار پر اخم

بگوئید بر گل سرخ از لطافت شبنم
از طلوع سپیده بگوئید تا بداند
میشود جاری فردا دررگهای نسیم
این داستانیست که باید از تاریخ بخواند

می بارد باران شکوفه در پائیز
می نشیند لبخند بر لبهای یلدا
می میرد سیاهی در طلوع خورشید
می شود روشن آسمانِ فقیر و گدا

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 143 نفر 180 بار خواندند
حسن مصطفایی دهنوی (07 /10/ 1397)   | بردیا امین افشار (08 /10/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا