3 Stars

ویرانه ها

ارسال شده در تاریخ : 03 اسفند 1397 | شماره ثبت : H947440

وقت است برای نوشتن
نمی شوند قطار اما واژه ها
رسیده فصل حملۀ زمستان
نمی چکند چرا دیگر ماشه ها

هوا ، هوای گریستن است
سرخ تراند از پیش ، لاله ها
ساقی مست است و نمی داند
می ریزد خون به درون پیاله ها

دل رمیده و اشک ، گشته آواره
سرد است ، تنور عشق در خانه ها
تَرَک نشسته بر لبهای زمین
برای باران ، میگیرد ابر بهانه ها

بهار خشکیده از غم
نمی روید از دلِ خاک ، جوانه ها
آسمان گشته خالی تر از پیش
نمی شود گسترده در ، کرانه ها

فلک اینک مشغول چه کاریست ؟
نمی گیرد چرا ، سراغی از ستاره ها
و شاید می سازد زمینی دیگر
که نمی بیند اشک را ، در نگاره ها

گندیده این مرداب فرتوت
نیست در بسترش از طغیان نشانه ها
گلها همه گشته اند پژمرده اند
پر نمی کشند در هوایش ، پروانه ها

دل بستیم به قدرت ماندگارعشق
سرودیم از سرخی اش افسانه ها
اینک او نیست و تنها مانده ایم
با زخمهای زندگی در ویرانه ها

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 130 نفر 182 بار خواندند

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا