قسمتی از یک نامه 2

سلام .شروع ادمی سلام است وازاین رواست که پایان نمازسلام است واغازدیدار ادمی با معبود خویش


درسکوت گاهی عمقی است که در دریا نیست ودراو بلندایی است که در کوه نیست و سکوت اوج وچکاد قله معرفت وفاصله سکوت تاکینه
دریا دریایی است که بی انتهاست.اما سکوت ماندن است وشکستن ان رفتن ؟؟رفتن رود است ورود بودن به دریا شدن ختم می شودوگذرکردن وگذشت کردن هرچند معنایی متفاوت دارند اما رودخانه های پیوسته به دریای انسانیت هستندوبزرگ ان کس است که قلبش کودکانه ,قهرش بی کینه وبخشش بی منت باشد

عمر ادمی بس کوتاه است وفراموشی بدیها بس بلند.انچنان به مفهوم زندگی سخت گیرانه ننگریم وبدیها را بلندنکنیم که بین بد وخوب بمانیم,بی کینه از عمق وجود ببخشیم تا از صافی وجودانسانیت بگذریم.
جهان همه تلاشش را میکندتا ادمیان را درشرایط هم قراردهدتا به انها ثابت کندتاریکی همه انها به یکدیگر شبیه است,قضاوت نکنیم تا در معرض قضاوت زمانه قرار نگیریم .برهراشتباهی خرده نگیریم که ادمی به هر طریقی در معرض امتحان است واگر خدا میخواست ادمی به گذشته بازگرددیک چشم پشت سراو می گذاشت ,بی شک دنیا از بهرازمایش ادمی برای ساختن ادمی ساخته شد.
گاهی انسان باید خراب گرددتا ساخته شود وخوشا بحال انکه خراب شد تا ساخته شود وانکه انسانیت بخواهدازویرانه خویش سکوی پرواز می سازدنه برویرانه خویش عمارت خودخواهی ونااگاهی.دردی که ادمی را به سکوت وا می دارد گاهی سنگین تر از فریاد است اما اگر ادمی زاده خطا نبود از بهشت رانده نمی شد واگر دروازه رحمت معبودباز نبودرنگارنگی دنیا او را به بی رنگی نمی رساندوانسان درروی زمین ناله در نفیر خویش سرنمی داد.گاهی بایدانسانهابه اوج طغیان وعاشورای وجودخودبرسندتا اگاهی یابندکه حر یا شمرشوند.عاشورای هرکسی در سنی رخ میدهد.خوشا بحال انکه شب عاشورای او برسد وصبح فردا حرشودوبلندای انسانیت از ان است که گذشتش صبح عاشورای دردیگران باشد.حر باشد وهم حر بسازد.

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 167 نفر 245 بار خواندند
علی اصغر رضایی مقدم (09 /08/ 1397)   | ویکتوریا اسفندیاری (03 /09/ 1397)   | ویکتوریا اسفندیاری (03 /09/ 1397)   | محمد جوکار (21 /10/ 1397)   | منوچهر فتیان پور (21 /01/ 1399)   | محمد مولوی (15 /03/ 1399)   |

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا