انکس که مرابا لب خاموش سخن بسیاراست
در دیده عقل وباورم نقطه یک پرگاراست
گرعشق به تقدیر کشیددایره ای برگِردم
اومرکزو من دایره بَرگِردجهانش گَردم
او کیست ؟که من غرق به عشقش گشتم
چون قایق سرگشته به وصلش گشتم
از ماه رخش چهره من گلگون بود
وز مهر ومحبتش" نگار" مجنون بود
اوکیست ؟مرا که بی زبان میخواندی
ان اسب سیاه سرکشم می راندی (1)
اوکیست؟اگر دیده به دیده ی رخم بِنهادی
یک خرمن گُل به دامنم بُگشادی
انکس که مرابه غیراو بهانه ای نیست
جزرفتن او به جان من شراره ای نیست
اوکیست که با رفتن خود, مرا جفا کرد
در زمزمه اش درس محبت به وفا کرد
انکس که مرا پند وفا کرد و وفاگفت
خود ترک وفا کرد وجفاکرد وجفاگفت
انکس که ندانست که صید قفسم کرد
خود بند وفا به گردنم کرد!
گربندِ مرا زخودبسی بُگشایید
صیدم که به صیاد دگر بازایید!
1توضیحات:منظوردلباختن وکشش عاشقانه
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 3
حسن مصطفایی دهنوی 23 آذر 1397 22:52
سلام و درود
بسیار زیبا سروده اید
علی میرزایی 24 آذر 1397 11:25
شعر خوش مضمون و زیبایی است
درود بر شما
علی معصومی 21 فروردین 1399 15:27
◇◇◇◇◇
درود ها بر شما
☆☆☆☆☆