دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

تحریم

ارسال شده در تاریخ : 03 شهریور 1397 | شماره ثبت : H946577

تک درختی سرو در دامان کوه
مانده تنها، مانده محکم، باشکوه
تشنه لب دستش به سوی آسمان
کاش بارانی ببارد ناگهان
آسمان هم در پی تحریم ماست
تا زمانی غل و غش تصمیم ماست
این گره را باز کن با دست خود
هر که بی غم شد، دگر آدم نشد
این همه ثروت که می اندوختی
آتشی شد که خودت را سوختی
این جهنم را خودت کردی به پا
نوش جانت، نوش جانت بی وفا
فکر کردی زندگی این منزل است؟
همچو حیوانی که پایش در گل است
چون بریدی گوش مردم، در زمین
آتش امروز خود را هم ببین
هر چه یاسین خواند بر گوشت کتاب
مسخره کردی و بودی خواب خواب
چونکه مُردی این حقیقت گوش کن
آنچه بودی منکرش را نوش کن
این جهنم از همان اعمال توست
چونکه پایت در عبادت بود سست
شمه ای گفتم که بیدارت کنم
تا که دور از وادی تارت کنم
چونکه که رحمی نیست در بین بشر
می کند از ما خدای ما حذر
رحم کن تا خالقت راضی شود
آنکه شاهد هست خود قاضی شود
رحم کن باران فراوان می شود
این معماهم چه آسان می شود
با عبادت می شود دلها چو گنج
می رسد پایان همه غمها و رنج
هر که شد عارف نگاهش سوی اوست
چون گمان بد ندارد او به دوست
چشم" ناظر" سوی آن رب کریم
آن خدای خوب و رحمان و رحیم
سروده :علی رضایی پورمشیزی تخلص ناظر
1397/6/2

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 141 نفر 226 بار خواندند
علی رضایی پور مشیزی (05 /06/ 1397)   | ویکتوریا اسفندیاری (17 /06/ 1397)   | حسن مصطفایی دهنوی (03 /10/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا