3 Stars

روشنی چشمانم

ارسال شده در تاریخ : 28 آذر 1397 | شماره ثبت : H947045

نظری کن به من ای روشنی چشمانم

نظری کن که من از گم شدنم حیرانم

گرچه غافل شدم از آن همه لطف و احسان

چه بگویم که از این غفلت خود گریانم

به خدا، هر که پناه از بدی و پَستی بُرد

من چه گویم که خودم هم قسم شیطانم

چه بپوشم که ندارم به تنم جامه ی زهد

با همه ظاهر زیبا به خدا عریانم

هر چه خود را نگرم، می شنوم این آواز

که زیانکارترین آدم این دورانم

تا نفس هست امیدی به نجاتم دارم

عاقبت می شکنم میله ی این زندانم

عهد کردم که نگردم دگر اطراف گناه

مددی گر بکند، بر سر آن پیمانم

چه غم از موج و چه غم از خطرات طوفان

ربِّ نوح است در این مهلکه کشتیبانم

خجل از خود شدم و این همه بی معرفتی

کاش می شد که کنم نظر تو این دستانم

حرف“ ناظر“ همه این است عزیزان، سوگند

شاکر و شاعر و دلداده ی آن سلطانم

سروده :علی رضایی پورمشیزی تخلص ناظر

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 126 نفر 193 بار خواندند
علی رضایی پور مشیزی (30 /09/ 1397)   | حسن مصطفایی دهنوی (01 /10/ 1397)   | مرتضی برخورداری (04 /10/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


نظر 5

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا