3 Stars

کلام ولی

ارسال شده در تاریخ : 02 اسفند 1397 | شماره ثبت : H947437

چه دوران سختی خدایا مدد
غم دل نیاید به حرف و عدد
به سرخی گراید همه روی زرد
از آن ضربت سیلی و روی مرد
کمرها شده خم به زیر فشار
رها شد، رها شد، رها شدمهار
گرانی زده جان مردم شرر
چه بسیار فرصت که رفته هدر
 گروهی به دنبال آن کدخدا
شدند غافل از قدرت ناخدا
همه بافت ها  پنبه شد ناگهان
از آن قبل گفتا منم بد گمان
چو غافل شدند از کلام ولی
همان شد که در خشت، دیدش علی
عزیزان دگر نیست اینک مجال
که باشیم دنبال جنگ و جدال
همه دست دستان هم می دهیم
به وحدت از این غده ها می رهیم
خدایا خودت جانم آباد کن
دل" ناظر" از غصه آزاد کن
سروده :علی رضایی پورمشیزی تخلص ناظر










شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 96 نفر 140 بار خواندند
علی رضایی پور مشیزی (03 /12/ 1397)   | مرتضی برخورداری (06 /12/ 1397)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا