3 Stars

کوی دوست

ارسال شده در تاریخ : 05 مهر 1397 | شماره ثبت : H946681

« کوی دوست »
کردیم التجا زِ نکات دیار دوست
آمد ندا به گوش من از رهگذار دوست
هرکس هوس بِـپُخت در این عاریتسراس2
زینت براندامش،به همین خاک او فروست
از غیب این ندا که شنیدم ، بر آن شدم
کس را نفس زدن نتوان،جز صلاح دوست
کردم چو سِـیر ، عالم بگذشته ی بشر
ثابت نـدیدم آنچه نَـبُد، در رضای دوست
اندیشه گفت : خلقت مخلوق بر چه سود
بازم نوید داد ، که باز است راه دوست
نارفته راه ، کس نـرسیدس به مقصدی
طی کن تو راه ، تا بِرسی در دیار دوست
این شور و شر وخواب و خور را که بنگری
ضامن نمی شود بَردت رو به کوی دوست
همّت کن ای دلا ، به امید رضایتـش
تا بلکه طوق خود بکنی خاک کوی دوست
ما هم بر آن امید ، بکوشیم و بگذریم
شاید عنایتـی3 بـرسد ، از جناب دوست
ای مرد با وقوف ، سخن خوبتـر بگو
شاید که از هزار ، یکش شد قبول دوست
با فکر خود بگفتمش ، ای رهبرا بگو
من از چه راه ، خود برسانم کنار دوست
گفتا : که راه نیست، مگر اینکه گویمت
شوق است وذوق و عجز،که اینها بَرش نکوست
آخر حسن، تو خاک ره دوست را بجوی
وانگه تو گفتگو بکن از خاک کوی دوست
٭٭٭
پناه آوردن 2- دنیای فانی 3- احسان – انعام

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 149 نفر 214 بار خواندند
مسعود مدهوش (08 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
مسعود مدهوش (08 /02/ 1399)  
تعداد آرا :1


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا