3 Stars

ذکر حق

ارسال شده در تاریخ : 06 آبان 1397 | شماره ثبت : H946826

« ذکر حق »

بشر کی شد ، خدا را آنچه بُد2 دید

خدا را با زبان گفت و نـمی دید

خدا کی با بشر، ظاهر سخن گفت:

زبان این بشر ، حرف از که بـشنید

امان از مال و نعمت دار بی درک

که نعمت از خدا ، خورد و نفهمید

خدا فرمان و حکمش ، راستی بود

که بود آنکس که این فرمان بفهمید

خدا دستور و امرش ، معنوی بود

بشـر با معنـوی ، بـتوان بـسنجید

بشر کارش برِ3 حق ،تا که گیر است

نمی شاید بشـر از حق ، نـترسید

قبای4 کهنه پوشان گرچه زشت است

حلالش روشنس ، باید بـپوشید

خوراکی را که حق،گفتش حرام است

که بود آنکس،کز آن خورد و نرنجید

خدا هر ذره ی حکمش بزرگ است

نـشاید ذره از حکمـش ، بـدزدید

به باد خرمـن طاعـت نـشاید

به خود بالیـد و بر گِردش بگردید

اگر عُجب5 و تکبّر بر کسی بود

خودش را مفتضح کرد و بلرزید

بشر عُجب و تکبّر را بکن دور

که آن بیچاره شـد ، بر ما بـچسبید

همان شیطان که حق ،راندش زِ درگاه

به طاعت غـرّه6 شد ، بر خود بنازید

اگر آدم(ع) فریب آن نمی خورد

زِ جنّت کی برون شد ، تا بگریید

چو برصیصای عابد معصیت کرد

به کامـش زهر قاتل ، را بـپاشید

وهب2 با صدق وصافی ،رو به حق بود

لبش ، جام شهـادت را بـنوشید

هر آنکس در ره حق ، صاف تر رفت

لباس عافیـت را آن بپوشیـد

نگه کن ، گرمـی انـدر آفتابـش

زِ خود می سوزد آن تابنده خورشید

جحیم و جنّتـش ، بی محتوا نیست

یقین باید ، زِ قهر حق بـترسید

عللهـا هر چه در دنیـا زیادس

علل بر حکم حق ، نتوان تراشید

بشـر گـر معصیـت کاری به دنیـا

به عقبـی ، حق به تو جنّـت نـبخشید

حسن گر با صداقت ،ذکر حق گفت

صفای لطف حق ، بر آن درخشید

٭٭٭

2- بود 3- پیش 4- لباس بلند 5- خود بینی- ناز 6- مغرور

1- عابدی از بنی اسرائیل 2- یکی از شهدای کربلا

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 160 نفر 217 بار خواندند
علی میرزایی (12 /08/ 1397)   | مسعود مدهوش (07 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
مسعود مدهوش (07 /02/ 1399)  
تعداد آرا :1


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا