« دلیل راه »
از ما کسی نگفت به تو آیا دلیل راه
آیم به همره تو و وامانده ام به راه
بر نام رهنمایی تو آمدم به راه
در نیمه راه ، گر بگذاریم بُود گناه
راهی دیگر اگر بروم باشد اشتباه
در نیمه راه ماندم و روزم شده سیاه
این دیو ودد2 که می بود اندر میان راه
آین مرا برند و نمایند مـرا تباه
خیل3بشر به نیت هم، گر رَوَن به راه
با هم رَوَند منعم4 و درویش و پادشاه
ما را به ره کعبه ، امید زیارت، آه
ای کعبه ی جلال5،مرا خود بِبَر به راه
من یادگار آن خلیل توام،مانده ام به راه
شیطان بیامدس ، سر راهم گرفته راه
از ملت خلیل توام ، آمدم به راه
بر من تو ره نما، نَرَوم من به اشتباه
عصیان6 نمی کنم ، بشناسم اگر گناه
ما را به ره کعبه امید است ، ای اله
عصیان مکن حسن وبکن روی خود به راه
نظمی بود میان گدایی و پادشاه
٭٭٭
2- عفریت و وحش 3- گروه- طائفه 4- مالدار- نیکو حال 5- پر عظمت 6- نافرمانی- گناه
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 4
دادا بیلوردی 11 دی 1397 20:36
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 13 دی 1397 22:17
درود استاد
ویکتوریا اسفندیاری 11 دی 1397 21:59
حسن مصطفایی دهنوی 13 دی 1397 22:17
درود بانو