« روح »
آنکه پیمبر بشد ، نیک و بدِ خلق گفت:
صدمه ی2 دنیا بدید،درس مذمت3 بگفت
حرف بد و نیک را ، بیشتر و کم نزد
آنچه بما لازم است،واضح و روشن بگفت
وحی خدا را شنید ،گفت و تنظیم کرد
راه رضای خدا ، روشن و مرغوب گفت
حرف پیامبر مگر ، سود خدا بوده است
سود و زیان بهر ما ،دید و سنجیده گفت
گفته ی پیغمبران،صحبت دنیا که نیست
حکمت پیغمبری ، علت دنیا بگفت
گفته ی پیغمبران، در همه جا شد شعار
کی بتوان بگفت:کس به من اینها نگفت
هر که زِ پیغمبران ، نـشنود آن حرف حق
واضح و روشن بُوَد حرف شیاطین شنُفت4
ای بشر خیره سر ، عاقبت خود بـبین
عاقبت آن بایدت، زیر همین خاک خُفت5
روح فضایی بُوَد ،آنکه دراین جسم توست
روح فضایی تو ، مرده نـشاید بگفت
در بدنت روحی است ،می بُوَد از بهر دین
روح که بی دین بُوَد6،مرده بباید بگفت
این همه فریاد ما ، می بُوَد اجرای دین
دین که بما واجبست،کیست که دین ناشنفت
ای حسن اَر7 پُرسنت ، روز قیامت زِ دین
کی بتوانی بگفت کس به من از دین نگفت
٭٭٭
2- آسیب – گزند 3- نکوهش کردن 4- شنید 5- خوابید 6 - باشد 7- اگر
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5