3 Stars

همراه پدر

ارسال شده در تاریخ : 13 بهمن 1397 | شماره ثبت : H947320

« همراه پدر »

از راه خمینی(ره)،کس اگر راه دیگر رفت

عمرش به ضلالت4بگذشت و به هدر رفت

گفتـار خمینی (ره) که بُوَد همره قرآن

هر کس ره دیگر برود ،سوی سقر رفت

از نسل پیامبر(ص) ، پسری بود خمینی(ره)

نگذاشت که گفتار پیامبر(ص)به هدر رفت

صد شکر که پامال نـشد حرف پیامبر(ص)

از نسل پیامبر(ص) پسر همراه پدر رفت

ای نور دو چشمم پسر ، همراه پدر باش

راه تو همان است ،که آن نیک پدر رفت

گر مادر گیتی ، پسری چون تو نـزایید

تقصیر از آن بود، که بی راه و گذر رفت

آن بهتـری راه بشـر ، هر که نـدانست

آن غیر بشـر بـود و در راه بَتـَر1 رفت

بس خون جوانان وطن ریخت در این خاک

این خاک مقامش ، به فراتر زِ گُهر رفت

مادر زِ فراق2 پسـرش ، گریه نمی کرد

پنداشت جوانش ،به ره سـود سـفر رفت

این خاک که سرخی بِـزَد از خون شهیدان

مادر دل پُـر خون، به سر قبـر پسر رفت

آن قامت پُـر خون شهیـدان ، چـو بدیدم

اشکم زِ بصر ریخت و آهـم به جگر رفت

نازم به جوانی ، که به جنگیدن دشمـن

با نیروی بازو و سر و دست و کمر رفت

همچـون بچه شیـران ، دلیـران هنرمنـد

با همّت و با صـولت3 شیرانه ی نـر رفت

باریـد اگـر تیـر بلا ، جانـب میهـن

انـدر دَم آن تیـر بلا ، مثل سپـر رفت

نوبخت جوانـی ،که ره عیش چنان دید

شوقش به همان عیش جنان بود و بسر رفت

بـر پـاس و نگهبانـی ، فرمـان خداونـد

بر شوق شهادت، سوی دریای خطر رفت

در صحنـه ی پیکار ، دلیرانـه بـجنگید

تا حمله شروع شد،همه ی شام وسحر رفت

افتـاد چو چشمم ، به سر و دست شهیدان

اندر غم آنهاس ،که اشکم زِ بصر4 رفت

نخل قَـدِ سَروش ، اگر افتاد در این خاک

بیهوده نمی باشـد ، نخلـش به ثمـر5 رفت

راه بشریـت که ، به فرمان خدای است

فـرمان خـدا هر که بـرد ، راه بشـر رفت

گر بی هنران ، طعنه زدنـدش ، نـهراسید

جویای هنر بود ، که در بحـر هنـر رفت

فرمان خدا هر که نـبرده است و نـفهمید

گوساله ی گاو آمد وچون کره ی خر رفت

گـر بی هنری را ، به حکومت بـگمارید

باید به ره بیهوده و بی حـد و مـَر6 رفت

سبزس شجـر طیبـه امروز در ایـران

جاویـد شود، هرکه بر این سبز شجر رفت

شاه محمد سلجوقی از آن ، بی هنران بود

ترسید زِ چنگیز و فراری شد و در رفت

ایران به دَم ، دشمن خونخوار رها کرد

کز تخت سمرقند ،به دریای خزر رفت

کی بی هنران ، امـر خدا را کنـن اجرا

گر مملکت و ملتشان ، رو به ضرر رفت

راهی زِ شهادت، حسن امروز در اجراست

باید که همان راه ،بر آن شوق و ظفر رفت

٭٭٭

4-گمراهی

1- بدتر 2- دوری- جدایی 3- هیبت ، حمله 4- چشم 5- میوه و بار 6- کناره و حساب و شماره

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 148 نفر 188 بار خواندند
مسعود مدهوش (05 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
مسعود مدهوش (05 /02/ 1399)  
تعداد آرا :1


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا